سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 

سلام...

 

این روزها... روزهای حساسی هستند، بعد از گذر از چند ماه که فشار فکری و کاری و درسی زیادی بودند، تمام انرژی متمرکز شد روی موضوع اصلی تری... خیلی بیشتر از همه آنها

3943132832151>22212221932181

این موضوع که صحبت یک عمر و بلکه هردوتا عمر است به شدت خودم و خانواده گرامی رو مشغول کرده و بخصوص زمانی که خانواده دورهم جمع هستند تمام وقت حتی.. صحبت است و بحث و گفتوگو و مشورت و هم فکری و درددل و ...

 

احساس و فشار جدیدی رو این روزها تجربه کردم و می کنم که چنان قدرتمند است که اومدم و جستوجو کردم که ببینم علتش چیه و اگر لازمه برم دکتری چیزی...

 

این حس رو اینجوری توصیف کنم که انگار حس میکنی بدن بی حس شده و تمام مغز در حال کار هستند، فکر میکنی، تخیل و تصور می کنی و آینده رو با پردازشی سنگین پیش بینی میکنی، داری  درددل میکنی، داری حرف میزنی و بحث میکنی و احساساتت هم بدون شک مشغول فیدبک دادن هستند...

 

بعد از اینکه یکی دوسه چهارساعت میگذره از ای شرایط و صحبت ها، یه حسی خیلی سنگین توی مغز شروع میشه، از گیج گاه سمت چپ... دردی دقیقا از داخل... اینکه انگار مغز یک جسم خارجی است که در جمجمه جا نمیشه و داره ضربانی همگام با قلب میزنه و به استخوان های سرفشار وارد میکنه... و کم کم به جلوی سر و بالای سینوزیت ها اضافه میشه و به کل مغز گسترش پیدا میکنه....

 

خیلی حس سنگین و عجیب غریبیه چنان که دیگه نمیشه روی پا ایستاد و دیگه به کار دیگه ای پرداخت، تنها راه که تا حالا پیدا کردم، رفتن و خوابیدن است... همراه با اون نبض که انگار مغز میخواد از جمجمه بیرون بزنه.... بماند که صبح که از خواب پا میشی انگار هنوز جای دردهای دیشب باقی موندن...

 

بله  این رشد نمایی ضربان مفز از گیج گاه سمت چپ و جلو و بالا مغز شروع میشه و به ناگهان تمام سر رو در بر میگیره...

 

 کافیه فقط به دوتا عکس و فلش زیر نگاه و دقت کنید تا خودتان پی برید داستان چیست...

احساسات - تفکر - تجزیه و تحلیل - شم و شهود - تفکر جامع نگر - منطق و تصمیم گیری ها و غیره... و در اصل برخورد و تداخل و درگیری بین همه ی اونها...


خدایا کمکمون کن که تو تنها یار و یاوری هستی که عالم و آگاهی به همه ی خیر و صلاح ها...

 

....

....

 




منبع:وبلاگ آسمان مال آنهاست


[ پنج شنبه 91/11/26 ] [ 2:31 عصر ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
امکانات وب


بازدید امروز: 942
بازدید دیروز: 82
کل بازدیدها: 992065