سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 
افراد خوشبین و بدبین تحت شرایط مختلفی به موفقیت دست پیدا می‌کنند. اگر شما فردی بدبین هستید یا سعی دارید به چنین فردی انگیزه دهید، در زیر به راهکارهای موثری اشاره می‌کنیم که می‌تواند کمکتان کند.

مصاحبه شغلی ایده آلتان را تجسم کنید و خودتان را تصور کنید که در آن کار پذیرفته شده اید. بااینکه این استراتژی‌ها اغواکننده به نظر می‌رسد اما اغلب نتیجه عکس می‌دهد. خیلی از ما وقتی روی دلایلی که می‌تواند منجر به شکستمان شود تمرکز می‌کنیم، موفق‌تر می‌شویم.

جولی نورم و نانسی کانتور که هر دو رواشناس هستند، در مجموعه‌ای از تحقیقات  خوش‌بینی استراتژیک را با بدبینی دفاعی مقایسه کرده‌اند. اگر شما فردی خوشبین استراتژیک باشید، بهترین نتیجه ممکن را تجسم کرده و بعد برای اتفاق افتادن آن با اشتیاق برنامه‌ریزی می‌کنید. اما اگر فردی بدبین دفاعی باشید، حتی بااینکه در گذشته موفق شده‌اید، می‌دانید که اینبار ممکن است متفاوت باشد. شروع به تصور همه اتفاقات بدی که ممکن است بیفتد می‌کنید. اگر قهوه‌ام را روی مصاحبه‌کننده بریزم چه می‌شود؟ اگر به طور تصادفی سخنرانی را به زبانی دیگر انجام دهم چه می‌شود؟ اگر اسم خودم را فراموش کنم چه می‌شود؟

اکثر افراد تصور می‌کنند که کارایی افراد خوشبین بالاتر از افراد بدبین است زیرا آنها از اعتمادبه‌نفسشان استفاده می‌کنند. دکتر نورم و کانتور دریافته‌اند که بدبین‌های دفاعی اضطراب بیشتری داشته و سطح انتظاراتشان از خود در کارهای تحلیلی، کلامی و خلاقیتی پایین‌تر است. حتی بااینکه عملکردشان یکسان بوده است.

دکتر نورم می‌گوید، «در ابتدا فکر می‌کردم که این افراد با وجود بدبینی‌شان چطور می‌توانستند اینقدر خوب عمل کنند. خیلی زود متوجه شدم که علت عملکرد خوبشان همین بدبینی‌شان بوده است. تفکر منفی اضطراب را به عمل تبدیل کرده است.» افراد بدبین با تجسم بدترین نتیجه ممکن، به خودشان انگیزه می‌دهند که آمادگی‌شان را بالاتر برده و سخت‌تر تلاش کنند.

افراد خوشبین و بدبین تحت شرایط مختلفی به موفقیت دست پیدا می‌کنند. اگر شما فردی بدبین هستید یا سعی دارید به چنین فردی انگیزه دهید، در زیر به راهکارهای موثری اشاره می‌کنیم که می‌تواند کمکتان کند.

1. موقع کار کردن سوت نزنید.
بااینکه شواهد نشان می‌دهد که شادی با ایجاد انرژی و خلاقیت ما را موفق ‌تر می‌کند برای افراد بدبین می‌تواند نتیجه عکس دهد. وقتی افراد خوشبین و بدبین دارت پرتاب کنند، به یک اندازه موفق بودند اما در شرایط مخالف بیشترین کارایی را داشته‌اند. قبل از پرتاب دارت، بعضی از‌آنها به یک موسیقی آرامش‌بخش گوش دادند، گروهی دیگر خودشان را حین پرتاب کردن دارت و از دست دادن هدف تجسم کردند. وقتی در واقعیت دارت‌هایشان را پرتاب کردند، خوشبین‌هایی که ریلکس کرده بودند تا 30 درصد درست‌تر از آنهایی که نتیجه منفی تجسم کرده‌ بودند، پرتاب کردند. اما برای افراد بدبین خلاف آن صدق می‌کرد: آنهایی که نتیجه منفی تجسم کرده بودند تا 30 درصد بهتر از آنهایی که ریلکس کرده بودند پرتاب کردند. تحقیق نورم نشان می‌دهد که «روحیه مثبت عملکرد بدبین‌ها را مختل می‌کند. آنها وقتی روحیه‌شان خوب باشد ازخودراضی می‌شوند و دیگر اضطرابی که به طور معمول تلاششان را بالا می‌برد نخواهند داشت. اگر می‌خواهید افراد منفی را با شکست روبه‌رو کنید، خوشحالشان کنید.

2. تشویق ناامید می‌کند.
فکر می‌کنیم تشویق کردن دیگران کار خوبی است، اما شاید اینطور نباشد. در یک آزمایش افراد یک کار طراحی که نیاز به تمرکز و دقت داشت را انجام دادند. درست بعد از کار، محقق برای نیمی از شرکت‌کننده‌ها به نمرات دانشگاهشان نگاه کرده و گفت، «باتوجه به عملکردتان در گذشته، فکر می‌کنم اعتمادبه نفستان برای عملکردتان در این کار خوب باشد. احتمالاً در کاری که پیش رو دارید نتیجه خوبی خواهید گرفت.» این جملات تشویق‌آمیز عملکرد افراد خوشبین را تا حد کمی بهتر کرده و باعث شد 14? عملکرد بهتری داشته باشند. درمقابل، افراد بدبین وقتی مورد تشویق قرار گرفتند تا 29? عملکرد بدتری داشتند. این تشویق اعتمادبه‌نفس آنها را بالا برده، اضطرابشان را کم کرده و تلاششان برای پایین آوردن انتظاراتشان را کاهش داده است. همانطور که الیور برکمن می‌نویسد، «اطمینان‌دهی شمشیری دولبه است.»

3. نگران نباشید، ناراحت باشید.
خیلی وقت‌ها وقتی کسی مضطرب می‌شود، به او می‌گوییم که حواس خود را پرت کند. این روش هم برای افراد بدبین موثر نیست. در آزمایش دیگری افراد پرسشنامه‌ای را درمورد سبک خود پر کردند و بعد یک تست ریاضی ذهنی که شامل جمع و تفریق ذهنی اعداد بود را انجام دادند. افراد خوشبین از فکر کردن به نتایج احتمالی فایده‌ای نبردند اما اینکار برای افراد بدبین مفید بود. وقتی افراد بدبین سعی کردند ذهن خودشان را درست قبل از تست ریاضی پرت کنند، نمراتشان تا 25? پایین‌تر از زمانی بود که بدترین اتفاقاتی را که ممکن است بیفتد برای خودشان لیست کردند. وقت گذاشتن برای نگران شدن کمکشان می‌کند اضطرابی که برای انگیزه دادن به خودشان نیاز دارند را ایجاد کنند.

4. خیالپردازی‌ها را برای صفحه نقره‌ای نگه دارید.
تحقیقات نشان می‌دهد که خیالپردازی‌های مثبت جلو پیشرفت را می‌گیرد. وقتی افراد کم کردن وزن یا ادامه یک رابطه عاشقانه را تجسم می‌کنند، احتمال اینکه به چیزی که می‌خواهند برسند بسیار کم است. همچنین وقتی می‌گویند، «این کار را می‌کنم» کمتر از وقتی که می‌گویند «می‌توانم این کار را بکنم؟» نتیجه می‌گیرند.

دان پینک می‌نویسد، «تایید حس خوبی می‌دهد اما باعث نمی‌شود بتوانید منابع و استراتژی‌های لازم برای انجام آن کار را جمع کنید.»

برای موفق شدن

افراد خوشبین در کارهایی که نیاز به انعطاف‌پذیری و پشتکار دارد موفق‌تر هستند

 
افراد خوشبین در کارهایی که نیاز به انعطاف‌پذیری و پشتکار دارد موفق‌تر هستند. به طور مثال در شغل فروش بیمه که میزان عدم پذیرش مخاطب بسیار بالا است، طی یک دوره دو ساله افراد خوشبین 37? بیشتر از افراد بدبین فروش داشته و تعداد کارمندانی از‌ آنها که در سال اول کار را ترک می‌کنند نصف افراد خوشبین بوده است.

دکتر مارتین سلیگمان در کتاب «خوشبینی اکتسابی» توضیح می‌دهد که وقتی اوضاع خوب پیش نمی‌رود، افراد بدبین اتفاقات منفی را شخصی (من سخنران افتضاحی هستم)، دائمی (هیچوقت اوضاعم بهتر نمی‌شود) و فراگیر (احترام همکاران و همسرم را از دست خواهم داد) می‌بینند. از طرف دیگر، افراد خوشبین تشخیص می‌دهند که وقتی سخنرانی نمره می‌آورد این احتمال وجود دارد که مخاطبین برای پیام آنها آماده نبوده‌اند، می‌توانند تمرین بیشتری کرده و پیشرفت کنند و هنوز هم می‌توانند عصر را کنار خانواده‌شان خوش بگذرانند.

در چنین شرایطی نیاز داریم که فرد بدبین بدترین حالت را پیشبینی کرده و ما را برای آن آماده کند. به طور متوسط، تحقیقات نشان می‌دهد که افرادیکه هیچوقت نگران نمی‌شوند، عملکرد کاری بدتری نسبت به کسانی دارند که هرازگاهی نگران می‌شوند. تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که وقتی کارفرماها به شدت خوشبین باشند، سرمایه‌گذاری جدیدشان درآمد کمتری وارد کار کرده و کندتر پیشرفت می‌کنند و زمانیکه مدیرعامل‌ها شدیداً خوشبین باشند، خطرناکترین وام‌ها را گرفته و شرکت را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهند.

هر دو این روش‌ها درصورت افراطی بودن خطرناک هستند. بدبینی کشنده و خوشبینی مسموم است. رمز کار این است که متعادل‌ترین حالت را پیدا کنید که بتوانید از هر دو رویکرد فایده ببرید. به قول ریچارد پاین، «بهترین مدیران --که شامل رئیس‌جمهورها هم می‌شود-- می‌دانند که خوشبینی بیش از حد چیز خطرناکی است و رهبری هوشمندانه و کارآمد یعنی ایجاد تعادل بین آسمان آبی خوشبین‌ها و ارزیابی رک و راست‌تر بدبین‌ها. یک پیمانه فروشنده، یک پیمانه مخترع، یک پیمانه وکیل و یک پیمانه مهندس را با هم مخلوط کرده و یک مدیر لایق به دست آورید.»

و اگر یک بدبین دفاعی هستید، وقتی می‌خواهید خودتان را برای اتفاقی که مهم است آماده کنید، احتمالاً لیست ضعف‌هایتان را به جای قدرت‌هایتان لیست کنید و به جای یک لیوان اعتمادبه‌نفس، یک لیوان اضطراب میل می‌کنید.

منبع: مردمان


[ یکشنبه 94/7/19 ] [ 4:14 عصر ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]

 

لکنت زبان، پدیده دوران کودکی

لکنت زبان یکی از دغدغه‌های بزرگ والدینی است که تجربه پدر و مادر شدن را دارند. اختلالی که خیلی زیاد در بین کودکان کم سن و سال دیده می‌شود. برای آشنایی بیشتر با این اختلال و روش‌های درمان آن با دکتر منصور بهرامی، عضو ارشد انجمن بین‌المللی تحلیل رفتار به گفت‌وگو نشستیم. چه تعریفی از لکنت زبان دارید؟زمانی که سخن گفتن برای شخص مشکل و دشوار باشد، اصطلاحا می گوییم که فرد لکنت زبان دارد. به طور معمول لکنت زبان در دوران کودکی آغاز می شود و اساسا پدیده خاص دوران کودکی است.

معمولا از سنینی که کودک زبان باز می کند تا زمانی که مهدکودک برود، این اختلال شکل می گیرد. اختلال در تکلم در دوران مدرسه به دلیل گذر از مرحله خانواده به اجتماعی خود را بیشتر نشان می دهد.

گاهی این اختلال ادامه پیدا می کند و گاهی به صورت خفته باقی می ماند و سیکل بعدی در دوران های بلوغ است که ممکن است خود را نشان دهد.

آماری در این خصوص دارید؟

طبق آمار 70 درصد از پسران و 30 درصد از دختران مبتلا به این عارضه هستند. بیشترین فراوانی در مورد اختلال تکلم در پنج سالگی است. 98 درصد از اختلالات قبل از ده سالگی پیش می آید.

در واقع می توان نتیجه گیری کرد لکنت زبان اختلالی است که در دوران کودکی و گاهی قبل از ده سالگی اتفاق می افتد.

چند نوع لکنت زبان داریم؟

لکنت زبان گاهی به صورت تکرار یک کلمه است و گاه این عارضه در توقف در ادامه صحبت بروز می کند.

آیا می توان علت خاصی را برای آن نام برد؟

هنوز به طور کلی علت این عارضه مشخص نیست. عوامل خیلی زیادی در این اختلال تاثیر دارد، اما به طور کامل و دقیق مشخص نیست که چه کنش هایی باعث این واکنش می شود.

در برخی از افراد لکنت زبان همراه با تغییر میمیک های صورت با شکل ها و تیک های مختلف بروز می کند؛ مانند بستن چشم، لرزش لب ها، تکان دادن سر و گاهی با مشت کردن دست ها همراه است. باید متذکر شد که هنوز ثابت نشده لکنت زبان ریشه ژنتیکی دارد.

بیشترین عوامل اثرگذار در بروز لکنت زبان کدام است؟

معمولا این اختلال را بیشتر یک عارضه اکتسابی می دانند که از یک عادت شرطی شدن سرچشمه می گیرد. از عادت های شرطی این است که وقتی کنشی را می بینند واکنش آن با لکنت زبان همراه است.

شرطی شدن و لکنت زبان علت واحدی ندارد. دلایل عاطفی، اختلالات جسمی، موقعیت های اجتماعی یا ترکیب هر سه این موارد باعث لکنت زبان در افراد می شود. در بسیاری از افراد مبتلا به این عارضه ریشه های عصبی دیده می شود.

یعنی می توان گفت ریشه روان شناسی دارد؟

بله. در واقع می توان گفت به خاطر عوارض و اختلال دستگاه عصبی یا به خاطر مشکلات فیزیولوژیکی است. این عواملی است که در بروز لکنت زبان می تواند تاثیر بگذارد. افراد زمینه لکنت زبان را دارند.

حتی افرادی که لکنت زبان ندارند در مواقعی که هیجان یا خشم دارند دچار لکنت زبان می شوند. ناآرامی ها در خانواده، اختلافات بین والدین، ترساندن کودک نیز در این زمینه خیلی موثر است.

خیلی از مواقع دیده می شود وقتی کودکی از موضوعی می ترسد بعد از آن دچار لکنت زبان می شود. فشارهای هیجانی مثل بحث های تند در خانواده، شکست های عاطفی و ایجاد عذاب وجدان در فرد نیز می تواند موثر باشد.

یکی از موارد خیلی تاثیرگذار در بروز این عارضه تنبیه کودک در مدرسه و در منزل است. از عوامل دیگر که در دوران زبان باز کردن کودک ممکن است به وجود بیاید، انتقاد شدید از صحبت کردن کودک است.

آیا عوارض جسمی نیز در بروز این عارضه تاثیر دارد؟

بله. از عوارض جسمی نیز می توان به ابتلا به بیماری های عفونی و آسیب های حین بارداری، تولد و بعد از آن اشاره کرد.

بروز این اختلال چه مدت زمانی طول می کشد؟

80 درصد افراد قبل از 16 سالگی به خودی خود درمان می شوند. از این تعداد 60 درصد بدون مراجعه به پزشک درمان می شوند؛ یعنی فقط 20 درصد برای درمان معالجه می کنند.

چه روش های درمانی برای رفع این اختلال وجود دارد؟

راه های مختلفی برای اصلاح آن وجود دارد؛ یکی آهسته، آرام و بدون فشار صحبت کردن است. موقعی که کودک به لکنت می افتد باید مکث کرده، یک نفس عمیق از بینی بکشد و از دهان بیرون دهد.

این همان روشی است که ما به کسانی که در جمع دچار استرس می شوند نیز توصیه می کنیم.وقتی احساس کردند نمی توانند صحبت کنند باید یک نفس عمیق از بینی بکشند و سپس آرام از دهان بازدم را بیرون دهند و زمانی که نفس را بیرون می دهند شروع به صحبت کردن آرام کنند.

باید به بچه ها یاد داد از روش های ریلکسیشن استفاده کنند. روش های مختلفی در این زمینه وجود دارد که برای بچه ها نیز قابل درک است.

از روش های دیگر درمان لکنت زبان، گفتار درمانی است که توسط گفتار درمان ها با روش های مختلف انجام می شود و این اختلال از بین می رود. روش متداول دیگر مکمل سازی است؛ یعنی تقویت و جنبه های دو سویه فکری و زبانی دارد.

به این صورت که زمانی که می خواهد چیزی را بیان کند، اول آن را در ذهن پرورش می دهد. به عبارتی می گویند تفکر شفاف خود را بیان می کند؛ یعنی دچار تردید و گسستگی نمی شود.

روان درمانی تا چه میزان می تواند در رفع این اختلال کمک کند؟

روان درمانی می تواند اختلالات روانی را که باعث لکنت زبان در کودک می شود، رفع کند. داروهای آرامبخش برای افرادی که استرس بالایی دارند، می تواند خیلی کمک کننده باشد. درمان با روش رفتاردرمانی یعنی درمان رفتارهای سازش نیافته نیز موثر است.

از طریق رفتار درمانی می توانند کارها را انجام دهند. یکی از روش هایی که خیلی خوب جواب داده است، حضور در گروه درمانی است. گروه درمانی ها کمک شایانی می کنند که افراد بتوانند تمرین داشته باشند.

افرادی که دچار لکنت زبان هستند معمولا باید از تنهایی اجتناب کرده و حتما باید اعتماد به نفس خود را تقویت کنند که در این زمینه نقش خود و اطرافیان بسیار موثر است. تمرین سخنرانی را به شکل های مختلف می توانند انجام دهند.

از روی نوشته یا کتاب و معمولا جلوی آینه با صدای بلند خواندن از جمله این روش هاست. این که می توانند خود را هنرپیشه فرض کنند و هر چه می خواهند بگویند. مطمئنا ورزش های گروهی و فردی نیز می تواند تاثیرگذار باشد.

آنهایی که روی یک واژه یا کلمه مکث دارند، بهتر است موقع صحبت کردن از آن واژه استفاده نکرده و واژه دیگری را جایگزین کنند.

از عواملی که این عارضه را تشدید می کند و باید برای درمان لکنت زبان در نظر گرفت این است که مطلقا اطرافیان فرد را سرزنش نکنند و در زمان لکنت صحبت آنها را ادامه نداده و اجازه دهند خود فرد بعد از آرام شدن دوباره صحبت خود را ادامه دهد.

معلم ادبیات نشوند که غلط گیری کنند. محیط باید آماده سازی شود، یعنی همیشه آرام صحبت کنند. یکی از عواملی که خیلی مخرب است، صدای بلند تلویزیون است. لازمه آرام صحبت کردن این است که محیطی که در آن هستند، محیط آرامی باشد.

گفتنی است افرادی که در زمینه هیپنوتیزم کار می کنند، می توانند از طریق تلقین کمک زیادی به کودکان برای رفع معضل لکنت زبان کنند.

لکنت زبان در بزرگسالی اتفاق نمی افتد؟

قاعده این است که در بزرگسالی درصد پایینی دارد، اما در مقابل شوک های قوی موارد استثنا وجود دارد؛ مانند شوک های روانی یا ناتوانی هایی که در سکته ها به وجود می آید.

فرحناز احمدی - سیب

 

[ شنبه 94/7/11 ] [ 9:0 صبح ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]

 

«افراد در ایران 10 سال زودتر از دیگر کشورها به سکته مغزی مبتلا می‌شوند.» این خبری بود که چند روز پیش، از قول رئیس مرکز سیاستگذاری سلامت استان فارس در حاشیه دومین کنگره بین‌المللی سکته مغزی در ایران مطرح شد.

به گفته دکتر کامران باقری لنکرانی، کم‌تحرکی، مصرف بی‌رویه نمک و چربی، چاقی، استعمال دخانیات و در مجموع رژیم نامناسب غذایی عواملی برای حرکت به سمت سکته‌های مغزی محسوب می‌شوند؛ در حالی که همه این موارد در جامعه ما رو به افزایش است، به‌ویژه چاقی که در دو دهه گذشته در کشور دو برابر شده و این زنگ خطری برای افزایش سکته‌های مغزی به حساب می‌آید. به بهانه این خبر، سکته مغزی را زیر ذره‌بین قرار می‌دهیم و به همه جوانب این بیماری می‌پردازیم.

راساس آمار، سکته در دنیا دومین عامل مرگ و میر و در ایران چهارمین عامل است. در واقع بیماری‌های قلبی، تصادفات، بیماری‌های بدو تولد و سکته چهار عامل مرگ و میر است.

ایرانی‌ها از نظر تعداد مطلق در رتبه دوم مرگ و میر ناشی از سکته قرار دارند. باید بدانید سکته مغزی یک عارضه عروقی است که باعث آسیب به قسمتی از مغز شده و به دو دلیل عمده ایجاد می‌شود.

یکی این که ممکن است بر اثر عواملی مجرای رگ بسته شود و خون به مغز نرسد. حالت دوم این است که با پاره شدن رگ، خونریزی داخل مغز ایجاد شود که البته هریک از این حالت‌ها، دلایل خاص خود را دارند.

به عنوان مثال یکی از دلایل پاره شدن رگ‌، فشار خون بالاست، اما در مورد بسته شدن رگ باید موارد دیگری را بررسی کرد.

دکتر مازیار سیدیان، متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب و عضو هیات علمی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید: گاهی یک لخته یا ماده‌ای که باعث انسداد می‌شود از قسمت دیگری از بدن مثل قلب جدا و با وارد شدن به عروق مغزی، باعث بسته شدن این عروق می‌شود که به آن آمبولی می‌گوییم. گاهی نیز رسوبات یا موادی مثل چربی‌ها، داخل رگ انسداد ایجاد می‌کنند و باعث سکته مغزی می‌شوند.

همچنین در برخی مواقع به علت گرفتاری در رگ و در نتیجه مختل شدن جریان خون سکته ایجاد می‌شود. از طرفی سکته می‌تواند ناشی از پارگی رگی باشد که خونریزی مغزی ایجاد کرده است. در هر صورت، دلیل سکته مغزی هر کدام از این موارد که باشد، باید دقت داشت با وقوع سکته مغزی، بیمار در خطر مرگ و میر قرار خواهد گرفت.

شناسایی عوامل خطر

به گفته دکتر سیدیان، افزایش سن، فشارخون و چربی بالا، دیابت، کشیدن سیگار، بیماری‌های قلبی، عدم تحرک کافی، استرس‌های زیاد و... از مهم‌ترین علل سکته‌های مغزی محسوب می‌شوند و افرادی که به نوعی با این موارد درگیر هستند، بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارند.

در این میان نباید فراموش کنیم 90 درصد این عوامل خطر قابل پیشگیری هستند. به عنوان مثال تا حد زیادی با پیروی از سبک زندگی سالم می‌توان جلوی بروز دیابت نوع 2، چربی، فشارخون بالا، چاقی و... را گرفت. همچنین افراد می‌توانند به خاطر سلامتشان سیگار را ترک کنند، فعالیت بدنی بیشتری داشته باشند و تا حد ممکن از استرس‌ دور بمانند تا احتمال سکته مغزی در آنها به حداقل برسد.

علائم را بشناسید

افراد باید بدانند در بسیاری از موارد، قبل از سکته مغزی علائمی‌ به عنوان پیش‌درآمد سکته بروز می‌کند و به گفته دکتر سیدیان مهم این است که افراد این علائم را بشناسند و سریع و صحیح عمل کنند. گاهی فردی از خواب بیدار می‌شود و احساس می‌کند نیمه چپ یا راست بدنش لمس شده و به خوبی کار نمی‌کند و بعد از گذشت چند لحظه هم برطرف می‌شود.

این علامت می‌تواند نشانگر این موضوع باشد که یک رگ درون مغز به صورت موقت بسته و دوباره باز شده است و فرد باید سریع به اورژانس منتقل شود، چون در غیر این صورت ممکن است سکته مغزی رخ دهد. البته وقتی فرد با سکته درجا مواجه می‌شود واقعا نمی‌توان اقدامات خاصی انجام داد و باید در کوتاه‌ترین زمان ممکن به اورژانس انتقال داده شود.

متاسفانه باور غلطی وجود دارد که بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر فردی مبتلا به بیماری‌ فشارخون بالا سکته کرد سریع باید فش

را پایین بیاورند، اما در واقع این کار می‌تواند بسیار خطرناک باشد. در عین حال، افراد بعد از بروز علائمی مثل بی‌حسی یا ضعف دست و پا و صورت، اشکال در صحبت کردن یا درک گفتار و اغتشاش شعور ناگهانی، اشکال ناگهانی در بینایی و راه رفتن، سرگیجه و سردرد شدید ناگهانی بدون علت مشخص باید بلافاصله به اورژانس منتقل شوند تا از بروز سکته و به دنبال آن از مرگ سلول‌های مغزی جلوگیری شود.

اصل طلایی درمان

به گفته دکتر سیدیان، روند درمانی در سکته‌های مغزی به نوع، محل و حجم سکته بستگی دارد. در سکته‌های کوچک اگر فرد عوامل خطر را برطرف کند، می‌تواند تا آخر عمر یک زندگی عادی داشته باشد، اما در بعضی اوقات سکته‌ها بزرگ هستند و ناتوانی شدیدی ایجاد می‌کنند. حتی گاهی دیده می‌شود یک خونریزی بزرگ در مغز باعث جابه‌جایی مغز می‌شود و فرد را از پای درمی‌آورد؛ اما به طور کلی اگر فرد شانس بیاورد و سکته اول خیلی بزرگ نباشد و زمان طلایی درمان را از دست ندهد، شانس زنده ماندن او بعد از سکته بسیار بالاست.

به عبارتی برای درمان و جلوگیری از عوارض پس از سکته مغزی یک زمان طلایی سه تا چهار ساعته وجود دارد که اگر همه اقدامات لازم پزشکی به بیمار مبتلا تا قبل از این چهار ساعت ارائه شود، شانس بازگشت به زندگی این بیمار زیاد است.

در غیر این صورت به احتمال زیاد دچار مشکلاتی ازجمله فلج، فراموشی و وابسته بودن به دیگران تا آخر عمر یا حتی مرگ می‌شود. بد نیست بدانید مشکل عمده بیماران سکته مغزی این است که خیلی دیر به بیمارستان مراجعه می‌کنند طوری که بیشتر آنها زمان طلایی را از دست می‌دهند.

در واقع آن‌قدر برای بیماری‌ها و مشکلات قلبی اطلاع‌رسانی شده است که اگر کسی به عنوان مثال دست چپش درد بگیرد احتمال مشکل قلبی را می‌دهد و در اکثر مواقع تلاش می‌کند هر چه سریع‌تر به پزشک مراجعه کند، اما در مورد سکته مغزی، اگر کسی به طور ناگهانی دچار اختلال در صحبت کردن شود ممکن است متوجه سکته مغزی نشود.

راموش نکنید در صورت بروز سکته مغزی برگرداندن اندام فلج شده به کمک فیزیوتراپی، شنا و آب درمانی صورت می‌گیرد و همیشه هم برگشت به صورت صددرصدی نیست.

پریسا اصولی ‌- جام‌جم


[ شنبه 94/7/11 ] [ 8:55 صبح ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 983779