سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 

تربیت فرزندانی که دارای شخصیتی سالم و باثبات بوده و در آینده بتوانند در جامعه نقش پیش برنده و مفیدی ایفا کنند، از مهم ترین دغدغه های والدین و برنامه اساسی خانواده است. روشن است که دستیابی به این مهم نیازمند الگویی قابل اطمینان و تضمینی است، به گونه ای که ضمن سازگاری با شرایط روحی و جسمی کودک، نتیجه خوب و مناسبی را نیز به همراه داشته باشد. برای رسیدن به چنین الگوی تربیتی بهترین و نزدیک ترین راه، استفاده از سرچشم? وحی و خاندان پاک عصمت و طهارت((ع)) است. از این رو این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیر? حضرت زهرا(س) در کتب روایی اختصاص یافته است. آنچه از این پژوهش می توان دریافت این است که حضرت زهرا(س) در روش تربیتی خود به نیازهای مادی و معنوی فرزندان توجه داشته و به تربیت در دو بعد مادی و معنوی اهتمام ورزیده اند؛ چرا که در تربیت کودک نه تنها جسم، بلکه سایر ابعاد عبادی، عاطفی و اعتقادی و... فرزندان باید مورد توجه قرار گیرد و نقطه آغاز دامان مادر است.

مقدمه

تربیت فرزند از مهمترین مقولات مطرح در جامع? انسانی بوده و دست یافتن به شیوه های صحیح و موثر تربیت نیز به تبع آن دارای اهمیت بالایی است. در این زمینه کتاب ها و مقالات بسیاری نگاشته شده و تحقیقات زیادی انجام شده است، اما نکت? قابل توجه این است که هر کدام از این نظریات براساس یک دیدگاه و فرهنگ خاص صورت گرفته است و قابل استفاده برای هم? افراد با افکار و عقاید و فرهنگ های مختلف نیست. در واقع اتخاذ یک شیو? تربیتی که بدون کاستی باشد و برای تمام فرهنگ ها و سلایق قابل قبول باشد، کار چندان ساده ای نخواهد بود. دستیابی به یک روش تربیتی صحیح و بدون اشکال، تنها زمانی امکان پذیر است که هماهنگ با اصول و قوانین حاکم بر طبع بشر باشد و با توجه به نیازهای او شکل گرفته باشد. روشن است که بشر به تنهایی برای رسیدن به چنین مرحله ای سال های سال باید به آزمون و خطا نماید که در آخر نیز نمی توان نتیجه را با یقین و بدون اشکال اعلام کرد، زیرا ممکن است در سال های بعد مواردی پیدا شود که ناقض نتیج? به دست آمده باشد. همان گونه که بسیاری از دستاوردهای بشر در طول تاریخ زیر سوال رفته و اشتباه بودن آن، بعد از سال ها آشکار شده است. شاید پیمودن این مسیر در اموری همچون اقتصاد و صنعت چندان اهمیت نداشته باشد و راه آزمون و خطا، روش قابل قبولی باشد، اما مسأل? تربیت فرزند بسیار بااهمیت است و باید با کم ترین خطا و بهترین نتیجه همراه باشد، از این رو پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «لَأَنْ یؤَدِّبَ أَحَدُکمْ وُلْدَهُ خَیرٌ لَهُ مِنْ أَن یتصَدَّقَ بنِصْفِ صَاعٍ کلَّ یوْم ٍ» (حر عاملی، 1409، ج 21، ص 467)؛ «هر یک از شما که به تربیت فرزندش بپردازد، بهتر است از این که روزی یک و نیم کیلوگرم طعام صدقه بدهد». این روایت نشان می دهد که تربیت از اموری است که در نزد خداوند محبوب بوده و ارزش آن بالاتر از امور مستحبی مانند صدقه است، زیرا اگر انسان بتواند فرزندی صالح را تربیت کند، اثر ماندگاری می شود که تمام خیرات او برای جامعه و والدینش نیز ثبت می شود. همان گونه که امام سجاد(ع) می فرمایند: «أَنَّک مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَب وَ الدَّلَالَةِ علَی رَبهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ عَلَی طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ یعْلَمُ أَنهُ مثَابٌ عَلَی الْإِحْسَانِ إِلَیهِ مُعَاقَبٌ عَلَی الْإِسَاءَةِ إِلَیه.» (فتال نیشابوری، 1375، ج 2، ص 427)؛ «تو (ای پدر و مادر) دربار? تربیت فرزند خویش و هدایت او به سوی پروردگار و کمک به او در اطاعت پروردگار، مسؤول هستی. پس به این وظیفه مانند کسی عمل کن که می داند اگر به فرزندش نیکی کند، ثواب آن را می بیند و اگر بدی کند عذاب خواهد شد».

از سوی دیگر چون آیند? جامعه در دستان کودکان امروز است، پرورش انسان های پاک، زمینه ساز ایجاد جامعه ای سالم و الهی است که امید می رود در آن انسان ها به رشد و تعالی بیشتری دست یابند. زمانی که کودکان تربیت یافته در بزرگسالی انسان هایی باصلاحیت، توانمند و کارا می شوند، با توجه به ریشه های تربیتی خود، در رأس هر کاری قرار بگیرند، سلامت و اطمینان در آنجا بیشتر خواهد بود. از این رو برای رسیدن به آینده ای بهتر باید به تربیت نسل آینده نیز بیشتر توجه کرد. چنان که امام حسین(ع) به فرزندان خود می فرمود: «إنّکم صغار قوم و یوشک أن تکونوا کبار قوم آخرین. فتعلّموا العلم؛ (هلالی، 1405، ج 1، ص 18)؛ شما اکنون نونهالان ما هستید، ولی در آینده بزرگان قومی دیگر خواهید شد و پس علم بیاموزید». امام حسین(ع) با این کلام به فرزندان خود اهمیت تعلیم و تربیت را گوشزد می کند و آن ها را برای رسیدن به جایگاه بهتر و آماده شدن برای آینده تشویق می کنند.

بهترین راه برای رسیدن به شیوه های تربیتی که مطابق با دستورات الهی و روح و روان انسان است، الگوگیری از روش هایی است که حضرات معصومین ((ع)) در زندگی خود به کار می بستند و در تعامل با فرزندان خود از آن ها بهره می جستند. از آنجا که معصومین((ع)) از هر خطایی دور هستند، قابل اعتماد می باشند و دیگر اینکه آن ها با تکیه بر علوم الهی بهترین روش هایی که با اهداف خلقت و طبیعت انسانی هماهنگ است را به کار می برند و در نهایت نیز بهترین نتیجه حاصل می شود. در این مقاله تلاش شده است با توجه به سبک زندگی حضرت زهرا(س) و روش هایی تربیتی ایشان نکاتی در خصوص تربیت فرزند بیان شود. علت انتخاب سبک زندگی حضرت زهرا (س) این است که ایشان در جایگاه مهم مادری و ارتباط مستقیم با فرزندان بوده و بر این اساس می توان نکاتی را به صورت مستقیم از سیره و زندگی ایشان استفاده کرد و به عنوان راهی مطمئن فراروی بانوان قرار داد. در زمینة حیات طیبة حضرت زهرا(س)، کتاب ها و مقالات فراوانی نوشته شده است، اما نکته ای که در این پژوهش بر آن تأکید شده، توجه خاص و ویژه به جایگاه مادری ایشان و شیو? فرزندپروری آن حضرت است. در این پژوهش تلاش شده است با همراه کردن نکات علمی و روان شناسی، با نگاهی متفاوت، سیر? حضرت زهرا(س) به تصویر کشیده شود. باشد که این الگوها و اسوه ها از میان کتاب ها به درون زندگی مردم راه یابند تا زندگی مردم با عطر و بوی اهلبیت((ع)) به سوی سعادت، رهنمون گردد.

1- مفهوم شناسی

1- 1- تربیت

تربیت در لغت از ریش? «رَبَوَ» و به معنای افزودن و رشد و نمو آمده است (مصطفوی، 1360، ذیل واژه ربو؛ ابن منظور، 1414، ذیل واژه ربو؛ قرشی، 1371، ذیل واژ? ربو). علمای علم لغت، «ربب» را نیز ریش? تربیت می دانند و در برخی موارد معنای متفاوتی برای آن برشمرده اند. از جمله اینکه آن را یکی از اسامی خداوند و همچنین به معنای مالک شئ می دانند: «الرَّبُ: یطْلَقُ عَلَی اللّهِ تَبَارَک و تَعَالَی مُعَرَّفاً بِالْأَلِفِ و اللَّامِ و مُضَافاً و یطْلَقُ عَلَی مَالِک الشَّی ءِ الَّذِی لَا یعقِلُ مضَافاً إِلَیهِ فیقَالُ: (رَبُ الدَّینِ) وَ (رَبُ الْمَالِ)»؛ (فیومی، بی تا، ذیل واژه ربب؛ فراهیدی، 1410، ذیل واژه ربب؛ ابن منظور، 1414، ذیل واژ? ربب)؛ «الرب بر خداوند تبارک و تعالی اطلاق می شود در حالی که معرفه و مضاف است و به معنای مالک چیزی است وقتی که به شئ فاقد عقل اضافه می شود». گروهی دیگر، تربیت از ریش? ربب را چنین معنا کرده اند: « التربیة، و هو إنشاء الشئ حالا فحالا إلی حدّ التمام» (راغب، 1412؛ قرشی، بی تا؛ طریحی، 1375، ذیل واژه ربب)؛ تربیت به معنی پرورش است، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالتی دیگر در چیزی تا به حدّ نهایی و تمام و کمال آن برسد»، اما آنچه می توان به عنوان جمع بندی بین این دو معنا بیان کرد، کلامی است که در التحقیق آمده است: «أنّ الأصل الواحد فی هذه المادّة سوق شئ الی جهة الکمال و رفع النقائص بالتخلیة و التحلیة، سواء کان من جهة الذاتیات أو العوارض أو الاعتقادات و المعارف أو الصفات و الأخلاقیات أو الأعمال و الآداب أو العلوم المتداولة، فی انسان أو حیوان أو نبات، ففی کلّ شئ بحسبه و بحسب ما یقتضی ترفیع منزلته و تکمیل شأنه» (مصطفوی، 1360، ذیل واژه ربب)؛ اصل در این ماده حرکت دادن شئ به سمت کمال و رفع نقایص با خالی کردن و یا زینت کردن است، خواه از ذاتیات باشد یا عرضیات و یا اعتقادات و علوم و صفات و اخلاق و اعمال و آداب و علوم رایج، در انسان باشد یا حیوان و یا گیاه در هر کدام به تناسب خودش و به تناسب آنچه که اقتضای ترفیع و تکمیل جایگاهش است.

در اصطلاح نیز تعاریف مختلفی برای این واژه آمده است: تربیت به معنای انتقال اطلاعات، تجارب، معلومات، مهارت ها و باورهای فرهنگی به نسل های دیگر است (شعاری نژاد، 1387، صص 77- 78). در تعریفی دیگر آمده است که تربیت به معنای ایجاد کردن و یا فعلیت بخشیدن هر نوع کمالی در انسان است که مطلوبیت و ارزش داشته باشد (ابراهیم زاده، 1392، ص 29). شهید مطهری نیز تربیت را چنین تعریف می کند: «تربیت یعنی پرورش دادن استعدادهای واقعی انسان» (مطهری، بی تا، ج 22، ص552). در توضیح تربیت شهید مطهری آورده است که فن تربیت وقتی گفته می شود که منظور، مطلقِ پرورش باشد به هر شکل. این دیگر تابع غرض ماست که طرف را چگونه و برای چه هدفی پرورش دهیم (همان، ص576). بنا بر این گفته، تربیت زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند که متعلّق آن مشخص باشد، به این معنا که هدف مربی از تربیت است که به تربیت معنا می بخشد. در تعریفی دیگر آمده است که تربیت هرگونه فعالیتی است که معلمان، والدین یا هر شخص دیگری به منظور اثرگذاری بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار یک فرد براساس اهداف از پیش تعیین شده انجام می دهد (حسینی زاده، ج 1، ص 13).

با توجه به معنای لغوی و اصطلاحی این واژه می توان تعریفی از تربیت بیان کرد که جامع باشد و معنای لغوی و اصطلاحی را در بر بگیرد: «تربیت به معنای رشد و پرورش استعدادهاست که براساس یک برنامه بوده و به منظور اثرگذاری بر فرد صورت بگیرد». با این تعریف هرگونه رفتاری که بر افراد اثرگذار باشد و با هدف اثرگذاری صورت بگیرد، به نوعی تربیت نامیده می شود. با در نظر گرفتن این موارد دایر? تربیت بسیار وسیع و حساس می شود و از طرفی اهمیت آن نیز چندین برابر خواهد بود.

2- 1- سبک زندگی

این تعبیر ترکیبی از «سبک» و «زندگی» است. قسمت مهم این ترکیب مفهوم سبک است. در زبان فارسی سبک به معنای طرز، روش و شیوه (عمید، 1363؛ معین، 1379، ذیل واژ? سبک) است. با توجه به این معنا می توان گفت معادل واژ? ;سبک; در عربی ;سیره ; است.

سیره در لغت از «سِیر» آمده است. سیر به معنی رفتن است، اما معانی ای که برای سیره آمده چنین است: حالت و وضع طبیعی (قرشی، 1371، ذیل واژ? سیر)؛ سنت؛ روش و هیأت (ابن منظور، 1414، ذیل واژ? سیر )؛ مذهب روش و کردار (بستانی و مهیار، 1375، ذیل واژ? سیر). نکته ای که در مورد سیره باید مورد توجه قرار گیرد این است که وزن «فِعلَة» در زبان عرب دلالت بر نوع دارد؛ به این معنا که سیره بر نوع رفتار اشاره دارد (عبدالحمید، 1382، ج 2، ص 133). در فارسی نیز سیرت به معنای سیره است و برای آن علاوه بر آنچه که در بالا آمده، خلق وخو و عادت نیز آمده است (معین، 1379؛ دهخدا، 1341، ذیل واژ? سیرت).

در اصطلاح نیز سیره چنین معنا شده است: این واژه، نوع رفتار و سبک و متد و معیار «سیر» را بیان می کند (الهامی نیا، بی تا، ص 11)؛ سیره، سبک و اسلوب و متد خاصی است که افراد صاحب اسلوب و سبک و منطق در سیر خودشان به کار می برند؛ (مطهری، بی تا، ج 16، ص 59) سیر یعنی رفتن و رفتار، ولی سیره یعنی نوع و سبک رفتار (همان، ص 50). بنا بر آنچه در معنای لغوی و اصطلاحی سیره آمده، می توان گفت سبک و سیره به معنای روش و نوع رفتار است که به صورت اصول کلی بر زندگی افراد حاکم است. اگرچه شهید مطهری معتقد است که بسیاری از مردم هیچ سبکی در زندگی خود ندارند (مطهری، بی تا، ج 16، ص 50).

2- سبک زندگی حضرت زهرا (س) در فرزندپروری

در این مجال تلاش شده است به برخی نکات سبک زندگی حضرت زهرا(س) در فرزندپروری در دو بعد امور معنوی و مادی اشاره شود.

1- 2- توجه به امور معنوی

ساختار وجودی انسان ها از دو ساحت روح و جسم برخوردار است که هرکدام نیازهای خاص خود را دارد. ماهیت روح و جسم به گونه ای به هم تنیده شده اند که ایجاد فاصله و جدایی میان آن ها ممکن نیست. به این معنا که نمی شود نیازهای مادی و جسم را نادیده گرفت و فقط به روح و رفع نیازهای معنوی پرداخت و یا به عکس. امام علی(ع) در روایتی می فرمایند: «الحسد یضنی الجسد؛ حسد؛ بدن را رنجور سازد» (تمیمی، 1366، ص 301). کلام امام به رابطه میان جسم و روح اشاره دارد، به گونه ای که بیماری روحی حسد بر جسم اثر می گذارد و آن را رنجور می کند. اگر نسبت به هر کدام از این دو ساحت و نیازهای آن ها بی تفاوت باشیم، نه تنها باعث رشد قسمت مقابل نشده، بلکه سلامت و تعادل آن را نیز برهم می زنیم، زیرا این دو ساحت تاثیر متقابل بر یگدیگر دارند (سالاری فر و دیگران، 1390، ص42؛ عثمان، 1376، صص207- 215).

استفاده از فرصت های معنوی ای که انسان ها در اختیار دارند، امتیاز بزرگی است که برای رفع نیازهای مادی و معنوی کاربرد دارد. حضرت زهرا(س) از این فرصت به بهترین شکل برای فرزندانشان استفاده می کردند که به برخی از آن ها اشاره می شود.

1- 1- 2- عقیقه برای فرزند

انسان به دلیل محدود بودن به ماده و عدم آگاهی از مسایل ماورای ماده در جهان، دچار ناراحتی ها و گرفتاری هایی می شود که گاه زندگی را برای او ناگوار، خسته کننده و حتی آزاردهنده می کند. راه جلوگیری از این وضعیت، کسب اطلاعات بیشتر است و البته مهمتر از آن دل سپردن به دستورات خداوند در مسیر بندگی و زندگی است. عمل به واجبات و در کنار آن توجه به مستحبات نیز بسیار کارساز خواهد بود. از جملة این مستحبات، عقیقه برای فرزندِ تازه مولود است. حضرت زهرا(س) با توجه به آثار روحی و معنوی عقیقه، خود را مقید به انجام آن می دانستند و فرزندان خود را از فواید روحانی و الهی آن بهرمند می ساختند. در روایاتی که از زندگی حضرت زهرا(س) نقل شده، آمده است: «إِنَّ فَاطِمَةَ(س) عَقَّتْ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ((ع))؛ فاطمه(س) برای حسن و حسین((ع)) عقیقه کردند» (شیخ صدوق، 1378، ج 2، ص46). توجه ویژ? حضرت زهرا (س) به این مهم و اهمیت آن در زندگی و روح و جان کودکان، زمانی بیشتر آشکار می شود که بدانیم با وجود آنکه پیامبر اکرم(ص) برای امام حسن و امام حسین((ع)) عقیقه قرار داده بودند، ولی حضرت زهرا(س) خود نیز به این کار مبادرت ورزیدند. در این خصوص از امام صادق(ع) آمده است: «عَقَّ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَنِ الْحَسَنِ بِیدِهِ؛ پیامبر برای امام حسن(ع) با دست خودش عقیقه کرد» (شیخ حر عاملی، 1409، ج 21، ص 430). شاهد این مدعا آن است که شیح حر عاملی در وسایل الشیعه با استناد به این موارد، جواز تعدد عقیقه بر یک کودک را استنباط کرده است (همان، ص 448).

از این رو مناسب است والدین نیز از زندگانی حضرت زهرا(س) الگو گرفته و برای سلامت جسم و روح فرزندان که ارزش و اهمیت فراوانی دارد سرمایه گذاری کرده و سرآغاز زندگی آن ها را تقرب به خداوند قرار دهند. شاید ظاهر امر، غیر ضروری نماید؛ ولی با توجه به تأکید روایات، استفاده می شود که در فرهنگ اسلامی عقیقه از اهمیت بالایی برخوردار است و به تبع، آثار نیک فراوانی را به دنبال دارد. در روایتی از امام صادق(ع) دربارة اهمیت عقیقه آمده است: «کلُ مَوْلُودٍ مُرْتَهَنٌ بِالْعَقِیقَةِ؛ هر مولودی در گرو عقیق? خود می باشد» (شیخ صدوق، 1413، ج 3، ص 484). با توجه به این روایت می توان گفت سلامتی جسم و روح نوزاد در گرو این قربانی است. لازم به ذکر است که در این موضوع تا آن جا که از روایات برمی آید، قربانی مختص نوزاد نیست؛ یعنی اگر کسی در کودکی برایش عقیقه نکرده باشند، همچنان سلامتی اش در گرو قربانی است. گاهی اوقات ناراحتی ها و بیماری هایی به سراغ انسان می آید که بسیار پی درپی و آزاردهنده است و به صورت منطقی قابل قبول به نظر نمی رسد، شاید یکی از دلایل آن ندادن عقیقه در کودکی است. در روایت آمده است که فردی از امام صادق (ع) می پرسد: «إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَدْرِی کانَ أَبِی عَقَّ عَنِّی أَمْ لَا قَالَ فَأَمَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) فعَقَقْتُ عنْ نَفْسِی وَ أَنَا شَیخٌ؛ نمی دانم پدرم برایم عقیقه کرده است یا نه. امام فرمودند: برای خود عقیقه کن. من نیز چنین کردم، در حالی که کهنسال بودم» (کلینی، 1407، ج 6، ص 25). در واقع تأکید امام بر انجام عقیقه در کنهسالی نشان از اهمیت آن دارد. گویا این امر بر دوش انسان باقی است و تا انجام نشود سنگینی آن برداشته نمی شود.

در دعاهایی که برای عقیقه ذکر شده نکاتی وجود دارد که اهمیت آن را در مورد مسایل غیر مادی بیشتر روشن می کند: «اللَّهُمَّ عَقِیقَةٌ عنْ فلَانٍ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ وِقَاءً لآِلِ مُحَمَّدٍ(ص)؛ خدایا عقیقه است از فلان گوشتش در برابر گوشت او، خونش در برابر خون او، استخوانش در برابر استخوان او. خدایا قرار بده این قربانی را مای? حفظ آل محمد(ص)»؛ «إِذَا ذَبَحْتَ فَقُلْ... الشُّکرَ لِرِزْقِهِ وَ الْمَعْرِفَةَ بِفَضْلِهِ عَلَینَا؛ هنگامی که ذبح می کنی بگو خدایا این قربانی را به شکران? نعمتی که به ما روزی کردی و به علت شناختی که از فضل تو بر خانواد? خود دارم ذبح می کنم» و «لَک سُفِکتِ الدِّمَاءُ لَا شَرِیک لَک وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ اللَّهُمَّ اخْسَأِ الشَّیطَانَ الرَّجِیم؛ خدایا برای تو خون ها ریخته می شود که شریکی نداری و حمد مخصوص پروردگار عالمیان است خدایا شیطان رانده شده را خوار فرما» (مجلسی، 1404، ج 21، ص56 و 54). مواردی که در این دعاها ذکر شد عبارت است از این که این قربانی فدیه ای است برای فرزند در قبال سلامتی او و دیگر اینکه این قربانی از جانب فرزند است و به نیت او ذبح می شود و نیت آن نزدیکی و توجه به خداوند است. نکت? دیگر اینکه در دعا بر عقیقه از خدا خواسته می شود که شیطان را خوار سازد. در واقع عقیقه به نیت سلامت جسم و روح کودک و تقرب کودک به خداوند و دوری شیطان از او صورت می گیرد که این امر از ابتدا در روح کودک اثرگذار بوده و سرمای? سلامتی جسم و روح او خواهد بود.

2- 1- 2- صدقه دادن برای فرزند

از دیگر نکاتی که می توان از سبک زندگی حضرت زهرا(س) در خصوص تربیت فرزند به آن اشاره کرد، دادن صدقه برای فرزند است. در روایت از امام صادق(ع) آمده است: «أن فاطمة(س) حلقت حسنا و حسینا یوم سابعهما و وزنت شعرهما فتصدقت بوزنه فضة؛ فاطمه (س) در روز هفتم ولادت، موهای سر حسن و حسین((ع)) را تراشید و وزن کرد و به همان وزن، نقره صدقه داد» (ابن ابی الحدید، 1404، ج 16، ص 10). این روایت اشاره به صدق? روز هفتم دارد که از مستحبات مؤکد در مورد فرزند است.

در خصوص صدقه در روایات فراوان آمده است که صدقه باعث دفع بلا، بیماری و ناراحتی می شود: «الصّدقة تستدفع البلاء و النّقمة؛ صدقه بلا و عذاب را دفع کند» (تمیمی آمدی، 1366، ص 395). «حصّنوا انفسکم بالصّدقة؛ جان های خود را با صدقه حفظ کنید» ( لیثی، 1376، ص233). از این رو دادن صدقه باعث حفظ و ایمنی برای افراد می شود. حضرت زهرا (س) نیز به عنوان مادری نگران سلامت جسم و روح فرزندان خود، با دادن صدقه این حفاظ الهی را برای فرزندان خود قرار می دهد، زیرا داشتن آرامش خاطر و امنیت تأثیر مستقیمی بر سلامت روحی افراد دارد، البته صدقه و انفاق های حضرت زهرا(س) بسیار بوده است، مانند بخشیدن گردنبند (مجلسی، 1403، ج 43، ص 57). صرف نظر از افطاری خود و انفاق به یتیم و اسیر و مسکین و موارد بسیاری که در زندگی ایشان قابل مشاهده است. این بخشش و گذشت های آن حضرت، به اندازه ای قابل توجه و درخور ستایش است که خداوند آیاتی را به آن اختصاص داده است(ر. ک. مکارم شیرازی و دیگران، ج 25، ص 343)، اما آنچه در اینجا مورد نظر است، صدق? حضرت زهرا(س) برای فرزندان است. این کار علاوه بر موارد ذکر شده باعث افزایش محبت بین فرزند و مادر می شود و همین امر از نظر روحی باعث آرامش بیشتر برای خانواده خواهد بود.

3- 1- 2- آموزش مسائل عبادی

از جمله مسائلی که از نظر معنوی در زندگی افراد اثرگذار است، توجه به مسائل عبادی است. همان گونه که شکل دادن به یک نهال کوچک که در حال رشد است، بسیار آسان و سریع امکان پذیر است، آموزش امور عبادی و عادت دادن به انجام آن ها نیز در کودکی بسیار آسان تر خواهد بود. روح و ذهن کودک مانند زمین خالی است که مهیای رویش است و هر بذری در آن پاشیده شود، به ثمر خواهد نشست. حضرت علی(ع) در این خصوص می فرماید: «قَلْبُ الْحَدَثِ کالْأَرْضِ الْخَالِیةِ مَا أُلْقِی فِیهَا مِنْ شَی ءٍ قَبِلَتْهُ؛ قلب جوان چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود (نهج البلاغه، 1404، ص 393). این تشبیه زیبا اشاره به نکاتی در خصوص روحی? کودکان و نوجوانان دارد؛ کودکان به واسط? لطافت روح و پاکی طینت، همچون زمین زراعی مستعدی هستند که آمادگی پذیرش هر چیزی را دارند. چنین زمینی اگر به موقع بذرپاشی شود و مراقبت های لازم صورت گیرد، بهترین محصول را خواهد داد، اما همین زمین اگر مورد توجه واقع نشود، به دلیل آمادگی بالا محل رشد علف های هرز خواهد بود. با این توصیف لازم است از زمان خردسالی به کودکان آموزش های لازم داده شود و قبل از این که قلب آن ها خواسته یا ناخواسته گرفتار آلودگی های دیگر شود، سمت و سوی او به سمت فطرت الهی جهت گیری شود.

از آنجا که عبادت همسو با فطرت و طینت انسان است و از سویی کودکان در اطراف خود والدین را به این امر مشغول می بینند، پذیرش این امور نیز برایشان آسان و شیرین خواهد بود. زمانی که مادرِ خانواده برای عبادت، اهتمام و تلاش ویژه ای دارد، فرزندان شاهد رفتارهای او هستند و به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می گیرند. شاید بتوان گفت اولین گام های آموزش معنوی کودکان از اینجا آغاز می شود. روان شناسان این روش را روش الگوبرداری یا سرمشق گیری می نامند (سیف، 1390، ص352؛ پارسا، 1376، ص 194). به این معنا که فرزندان در مقابل خود رفتارهای مادر را می بینند و با الگوگیری، آن رفتار ها را می آموزند.

حضرت زهرا (س) در زندگی شخصی خود جایگاه خاصی برای عبادت قائل بودند. در توصیف عبادت ایشان آمده است: «مَا کانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ کانَتْ تَقُومُ حتَّی تَوَرَّم؛ در بین امّت اسلام، هیچ کس عابدتر از فاطمه نبود، او آن قدر برای راز و نیاز و نماز خواندن بر روی پاهایش می ایستاد که پاهایش ورم می کرد» (ابن شهرآشوب، 1379، ج 3، ص 341). ایشان علاوه بر اهتمام شخصی به عبادت که نقشی الگویی برای فرندانشان داشتند، با در نظر گرفتن جوانب تربیتی، اعمال عبادی را به آن ها آموزش می دادند و برای بندگی خدا مهیا می کردند. از بارزترین روایات در این زمینه روایتی از سیر? حضرت زهرا(س) در شب قدر است: «کانَتْ فَاطِمَةُ(ع) لَا تَدَعُ أَحَداً مِنْ أَهْلِهَا ینَامُ تِلْک اللَّیلَةَ وَ تُدَاوِیهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَها مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ محْرُومٌ منْ حُرِمَ خَیرَهَا؛ فاطمه(س) رها نمی کرد احدی را از خانوده اش در این شب که بخوابد و علاج می کرد خواب ایشان را به کمی طعام و از روز مهیا می کرد آن ها رابرای احیای آن شب (یعنی امر می کرد که روز را خواب و استراحت کنند که شب خواب شان نبرد) و می فرمود: محروم کسی است که از خیر امشب محروم بماند» (ابن حیون، 1385، ج 1، ص 282) حضرت زهرا(س). علاوه بر اینکه خود شب را برای احیا بیدار می ماندند، فرزندانشان را نیز به این کار وامی داشتند و آن ها را متوجه اهمیت این مهم می کردند.

زمانی که در خانه یک برنام? خاص اجرا می شود، این کار باعث تحریک حس کنجکاوی کودکان می شود و به کسب اطلاعات بیشتر در آن زمینه می پردازند. حس کنجکاوی انگیز? درونی برای یادگیری است که در امر آموزش بسیار مؤثر خواهد بود (ریو، 1380، ص 151؛ حسینی زاده، 1385، ص 37)؛ زیرا با برانگیخته شدن حس کنجکاوی آمادگی دریافت نیز بالا می رود. از طرف دیگر فرزندان با مشاهد? تلاش و جدیت والدین، متوجه می شوند که مسال? مهمی باعث توجه والدین شده است و ناخودآگاه در ذهنشان به صورت برجسته باقی می ماند. همان طور که ما نیز از دوران کودکی خود خاطراتی به یاد داریم که مسایلی به صورت خاص و ویژه در ذهنمان باقی است و دلیل آن توجه فوق العاده والدینمان و یا ایجاد شرایط خاص در مورد آن هاست. بنابراین می توان گفت با توجه به سیر? حضرت زهرا(س) برای آموزش عبادی باید اقدامات خاصی انجام داد که به برخی از آن ها اشاره می شود.

یک. برنامه ریزی

حضرت زهرا(س) در مورد شب قدر برنامه ریزی می کردند. ایجاد شرایط خاص و تدابیر مناسب جهت فراهم آوردن مقدمات، برای انجام یک عمل عبادی به بهترین وجه، این عمل را زیبا و بااهمیت جلوه می دهد. در حالیکه بسیاری از خانواده ها برای اعمال عبادی برنامه ای ندارند. به عنوان نمونه در مورد شب قدر نمی توانند شرایط زندگی را به گونه ای برنامه ریزی کنند که خود و فرزندان از جهت جسمی و روحی مهیا باشند، زیرا پرداختن به مسایل روزه مر? زندگی، آن ها را به خود مشغول می کند و از اهمیت برنامه ریزی برای این شب مهم غافل می شوند.


[ چهارشنبه 99/11/15 ] [ 10:5 صبح ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
امکانات وب


بازدید امروز: 28
بازدید دیروز: 46
کل بازدیدها: 984005