سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 

رفع کسالت و خستگی با غذاها  

خسته 

اگر بعداز ظهرها کسل هستید، این مطلب را بخوانید.ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 89/1/18 ] [ 12:54 عصر ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]

تحقیقات نشان می دهد فکر کردن درباره کلمات مربوط به پول باعث می شود بیشتر به خودمان تکیه و کمتر به دیگران کمک کنیم.ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 88/10/17 ] [ 11:38 صبح ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]

گروه روان شناسی

چهارشنبه :18/9/88       ساعت:17-30/15       باموضوع: زبان بدن

چهارشنبه:19/12/88       ساعت:17-30/15       باموضوع:بررسی کتاب جدید روان شناسی سلامت

 گروه مشاوره

چهارشنبه:25/9/88        ساعت:11-9        باموضوع:نقش فن آوری درفرآیند راهنمایی ومشاوره

چهارشنبه:21/11/88      ساعت:11-9       باموضوع:آشنایی باالگوهای درمانی جدید درحوزه مشاوره وروان درمانی

 


[ چهارشنبه 88/9/4 ] [ 12:48 عصر ] [ پروین اعتصامی ] [ ]
توقف ،‏ اندیشه ، حرکت
< language=java>var CC=0; var CommAr=[20];

معلمی شغل نیست. معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده­ای ، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.


کلام شهید رجائی


 


یادمان باشد که 12 اردیبهشت روز معلم نیست. روز بزرگداشت مقام معلم است. هیچ ربطی هم به من و سعید و امین و صمد و حمید و دیگر معلمان ندارد.


همه­ی ما در زندگی معلمان زیادی داشته­ایم. مقام آن­ها را بزرگ بداریم و برایشان دعا کنیم. از پیامبران گرفته تا پدر و مادر و معلمان مدرسه و همه و همه. برای ایشان دعا کنید.


معلمان حق زیادی به گردن ما دارند. مسیر زندگی را به ما نشان دادند. هرچه داریم از معلمانمان است.


باز هم یادمان باشد که 12 اردیبهشت روز معلم نیست. روز بزرگداشت مقام معلم است.


بزرگ­ترین افتخار زندگیم این است که دیگران مرا معلم صدا می­کنند !


[ چهارشنبه 88/2/16 ] [ 10:42 صبح ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]

باسمه تعالی

 

گروه آموزشی مشاوران استان جهت ایجاد رقابت سالم و انگیزه شغلی همکاران محترم مشاور با همکاری کارشناسی محترم مشاوره و تکنولوژی و گروه های آموزشی استان اقدام به طراحی و برگزاری مسابقه علمی ویژه همکاران مشاور در دو مرحله منطقه ای و استانی نموده است. لذا همکاران محترم جهت شرکت در این آزمون به شرایط زیر توجه نمایند. امیدواریم کلیه همکاران محترم با علاقه و آمادگی کامل در این مسابقه علمی شرکت نمایند.

 

*شرایط شرکت کنندگان:

همکاران مشاور،دبیران و مدیران علاقمند می توانند در این آزمون شرکت نمایند.

 

*منابع آزمون:

1-کتاب برنامه ها و فعالیت های راهنمایی و مشاوره در دوره متوسطه(تقویم اجرائی فعالیت های راهنمایی و مشاوره)

2- کتاب تکنیک های مصاحبه و مشاوره –نویسنده:باربارا.اف.اوکان-مترجم:شهرام محمد خانی

(فصل های:1،2،3،4،5،8  )

 

3-کتاب از حال بد به حال خوب-نویسنده:دیوید برنز-ترجمه:مهدی قراچه داغی

(بخش:اول،دوم،سوم)

 

تذکر: همکاران محترم در صورت نیاز به منابع مذکور با کارشناسی مشاوره دوره متوسطه سازمان تماس بگیرید(تلفن: 2672616-0311 )

زمان آزمون: مرحله اول آزمون بصورت منطقه ای یا ناحیه ای  در روز چهارشنبه  مورخ: 26/1/1388  راًس ساعت 9 صبح بصورت هماهنگ برگزار می گردد (به صورت تصادفی از برخی حوزه ها بازدید به عمل می آید )

مرحله دوم متعاقباٌ همراه با نتایج مرحله اول اعلام می گردد.

تذکر مهم : همکاران محترم سر گروه یا کارشناس مشاوره مناطق و نواحی دو روز قبل از برگزاری آزمون جهت دریافت سوالات به کارشناسی مشاوره استان واقع در چهار راه نقاشی – ابتدای خیابان شریف واقفی مراجع نمایند .جهت هماهنگی با شماره :2672616-0311 تماس حاصل فرمایید .

*نکته مهم : پس از برگزاری مرحله اول      از کل شرکت کنندگان که بالاترین امتیاز را آورده باشند جهت شرکت در مرحله دوم که به صورت هماهنگ در استان برگزار می گردد دعوت می گردند .و در پایان مرحله دوم تعدادی از همکاران که حائز بالاترین نمره باشند از طرف سازمان آموزش و پرورش استان مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.

*******************************************************************************

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس های زیر مراجعه نمایند

کارشناسی تکنولوژی و گروه های  آموزشی استان- گروه آموزشی مشاوران  ETU.ISFEDU.ORG


[ چهارشنبه 88/1/19 ] [ 12:55 عصر ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]
یکی از شاخه های روانشناسی، بهداشت روانی یا سلامت روانی است که از مباحث پر طرفدار، به روز و پر رونق روانشناسی به حساب می آید. بهداشت روانی که تعاریف گوناگون آن در ادامه خواهد آمد در مقولات زیادی کاربرد دارد و در زمینه های مختلفی از قبیل: بهداشت روانی و کودک، بهداشت روانی و نوجوان، بهداشت روانی و نوجوان، بزرگسال، سالمند، ازدواج و ... بسیاری از مقولات دیگر مطرح است.
متن حاضر که در اختیار شما قرار دارد نه به صورت تحلیلی و مبسوط بلکه در حال حاضر صرفا ترجمه ای از مجموعه متون انگلیسی است که بیشتر از منابع اینترنتی تهیه شده است و موجب آشنایی مختصری با بهداشت روانی می شود.
بنا بر این ابتدا تعدادی از تعاریف مختلف و ساده از بهداشت روانی ارائه می شود و سپس بحث در مورد ماهیت بهداشت روانی و عناصر موثر در آن در معرض دید شما قرار خواهد گرفت.
امید است مطالعه آن برای خوانندگان محترم سودمند و برای نگارنده پیش در آمدی برای کارهای بهتر و جدی تر بعدی باشد. 

بهداشت روانی چیست؟
همیشه تعریف بیماری های روانی آسان تر از تعریف سلامتی یا بهداشت روانی بوده است. در ایالات متحده امریکا، انجمن روانپزشکان امریکا به طور سنّتی سازمانی بوده که تعریف کننده اختلالات روانی بوده است(ابتدای سال ???? زمانی که به عنوان انجمن مدیران پزشکیِ موسسه امریکایی مجنون شناخته شد).
اخیراً عده زیادی بهداشت روانی را بسیار بیشتر از فقدان بیماری روانی به رسمیت شناخته اند. ولو اینکه بسیاری از ما از یک اختلال روانی قابل تشخیص رنج نمی بریم، این واضح است که بعضی از ما دارای سلامت روانی بیشتری نسبت به دیگران هستند. مطالعه مشخصاتی (خصوصیاتی)که سازنده بهداشت روانی است، «روانشناسی مثبت» خوانده می شود. نظراتی هستند که همچون خصوصیات بهداشت روانی پیش تر بوده اند.
توانایی لذت از زندگی - توانایی لذت بردن از زندگی برای بهداشت روانی ضروری است. جیمز تیلور نوشته است که « رمز زندگی لذت بردن از گذران وقت است. کاری که هر احمقی می تواند بکند...». تمرین مراقبه آگاهی (مدیتیشن) یک راه است برای کِشت توانایی لذت بردن از زمان حاضر. ما البته، نیاز داریم تا زمانهایی برای آینده خود طرح و نقشه بریزیم؛ و همچنین نیازمند آنیم تا از گذشته بیاموزیم. اغلب موارد ما به خاطر نگرانی از آینده خود را در زمان حال بیچاره می کنیم.
جهش ( ارتجاع) - توانایی برای جَستن به عقب از فلاکت و بدبختی نشاندهنده «جهش» است. دانستن این مطلب تازگی ندارد که برخی مردم بهتر از بقیه با استرس یا فشار روانی برخورد می کنند.
چرا برخی از سربازان کهنه کار جنگ ویتنام برای زندگی، معلول شدند، در حالی که بقیه سناتور ایالات متحده شدند؟ چرا برخی بزرگسالان که از خانواده های الکلی برآمده اند خوب عمل می کنند، در حالی که بقیه به کرّات دچار مشکلات در زندگی شده اند؟ خصوصیات «جهش» بین آنهایی که به خوبی حریف فشار روانی شدند، تقسیم شده است.
توازن - توازن در زندگی گویا منجر به سلامت روانی بزرگتر می شود. همه ما نیازمند متوازن ساختن زمانی که در اجتماع صرف میکنیم با زمانی که به تنهایی صرف میکنیم هستیم، به طور مثال به کسانی که تمام وقت خود را به تنهایی سپری می کنند ممکن است برچسب « گوشه گیر»ی زده شود، و آنها ممکن است بسیاری از مهارت های اجتماعی خود را از دست بدهند. انتهای انزوای اجتماعی حتّی می تواند منجر به یک انفکاک از واقعیت شود. به نظر می آید توازن این دو نیاز کلید حلّ مشکل باشد- اگرچه همه ما این توازن را به طور متفاوتی برقرار می کنیم. دیگر مناطقی که توازن در آن با اهمیت به نظر می آید شامل توازن بین کار و بازی ، توازن بین خواب و شب زنده داری ( بی خوابی)، توازن بین استراحت و فعالیت، و حتی توازن بین زمان صرف شده درون خانه و بیرون خانه است.
انعطاف پذیری - همه ما مردمانی را می شناسیم که عقاید بسیار خشک و انعطاف ناپذیر دارند. هیچ میزان بحث و گفتگو نمیتواند دیدگاه های آنان را تغییر دهد. چنین انسانهایی اغلب با انتظارات خشکی که دارند موجب پدید آمدن استرس مضاعف برای برای خود می شوند. کار کردن بر روی روان تر و انعطاف پذیر تر ساختن انتظاراتمان می تواند سلامت روان ما را بهبود بخشد. انعطاف پذیری هیجانی می تواند به همان اهمیت انعطاف پذیری شناختی باشد. مردمانی که دارای بهداشت روانی هستند دامنه ای از هیجانات را تجربه می کنند و به خود رخصت می دهند.
برای ابراز این احساسات برخی از مردم احساسات مسلّم خود را قطع ( مسدود) می کنند، و آنها را غیر قابل قبول در می یابند. این انعطاف ناپذیری هیجانی می تواند منجر به مشکلات بهداشت روانی دیگری شود.
خود شکوفایی - ما با استعداد هایی که به ما عطا شده چه کرده ایم؟ همه ما مردمی را می شناسیم که از توان بالقوه خود پیش افتاده اند و دیگرانی که به نظر می آید استعداد های خود را تلف کرده اند ( به باد داده اند). ما ابتدا نیازمند بازشناسی استعدادهای خود هستیم و البته فرایند بازشناسی، بخشی از راه خود شکوفایی است. افراد سالم روانی کسانی هستند که در فرایند عملی کردن ( شکوفا کردن) توان بالقوه خود هستند.
مواردی که ذکر شد تنها تعدادی اندک از مفاهیمی بود که در تلاش برای تعریف بهداشت روانی اهمیت دارد. توان شکل دادن روابط سالم با دیگران نیز دارای اهمیت است. بهداشت روانی بزرگسالان و نوجوانان نیز شامل مفاهیم عزت نفس، و تمایلات جنسی سالم است. چگونگی سروکار داشتن ما با فقدان ها و مرگ نیز عامل مهمی در سلامت روان است.
با اینکه نگرانی از بیماری روانی فراز و نشیب فراوانی در قرون مختلف داشته است، اما رشد و تحول رویکرد های کنونی به موضوعات، از نیمه قرن هجدهم، زمانی که تحول طلبانی مانند دکتر فرانسوی فیلیپ پاینل و دکتر امریکایی بنیامین راش «درمان اخلاقی» انسانی را برای جایگزینی روشهای درمانی بیرحمانه ای که متداول بود معرّفی کردند.با وجود این تحولات، بیشتر بیماران روانی، همچنان به زندگی در زندان ها و نوانخانه ها (شرایطی که در قرن نوزدهم حاکم بود) ادامه می دادند.
گستره مسئلهطبق برآورد عمومی، در هر زمان ده درصد از جمعیت مشکلات جدی سلامت ( بهداشت) روانی دارند به حدی که نیازمند مراقبت قانونی هستند، شواهد اخیر نشاند میدهد این صورت می تواند تا پانزده درصد هم باشد. اما به هر حال تمام مردمی که نیازمند کمک هستند آن را دریافت نمیکنند. یک دلیل عمده برای این مسئله این است که مردم هنوز از برچسبی که بر بیماران روانی خورده میشود بیم دارند و از این رو اغلب در گزارش کردن آن و یا یافتن کمک ، وا می مانند.
تحلیل ارقام بیماری روانی نشان می دهد که تنها در انگلستان جمعیت بر آوردی ??? هزار نفری از مردم دچار «اسکیزوفرنی» هستند – با دست کم رقم مشابهی که محتمل به ابتلا به اختلالات افسردگی ساز شدید هستند. حالات روانی عضوی ( ارگانیک) که موجب زوال عقل ، روان آشفتگی ، زوال حافظه ، افسردگی خفیف یا متوسط ، اضطراب ، و دیگر انواع مشکلات هیجانی هستند نیز بسیار شایع است- یک دهم مردم انگلستان از افسردگی رنج می برند.سوء مصرف الکل نیز در بسیاری از کشورها درحال افزایش است ، و استعمال مواد مخدر احتمالا بسیار بیشتر از آن وجود دارد. فهرست مشکلات بهداشت روانی همچنین می تواند به بیش از شرایط روانپزشکی قابل شناسایی، گسترش پیدا کند؛ مواردی مانند آسیب رساندن به بهداشت روانی که با فقر بی امان، بیکاری، و تبعیض های نژادی، جنسی، طبقاتی و سنّی ، و معلولیت های روانی یا جسمی همبسته است از این گونه اند. 
 درمان
مراقبت از بیماران روانی به طور چشمگیری در دهه های اخیر دچار تغییر شده. دارو های معرّفی شده که در اواسط دهه ????، در موازات با دیگر روش های درمانی بهبود یافته است، بسیاری از بیمارانی را که پیش از این سالها عمر خود را در مؤسسات روانی برای درمان صرف می کردند، قادر ساخت به جای آن، همچون بیماران سرپایی درمان شوند. همچنین تعداد اندک بیمارستان های روانی باقیمانده در انگلستان اکنون به برخی از بیماران آزادی کامل در ساختمان یا محوطه ،و در برخی موارد، آزادی برای ملاقات با اجتماعات نزدیک خود را می دهند. این حرکت مبتنی بر این نتیجه گیری است که رفتار مختلّ، اغلب ناشی از جلوگیری و منع است نه بیماری.
درمان بیماران دچار اختلالات روانی نیز با شدت کمتری به طور برجسته تغییر کرده است.
سابقاً، بیمارانِ دچار افسردگی خفیف، اختلالات اضطرابی، و دیگر انواع روان رنجوری ، به طور انفرادی با روان درمانی درمان می شدند. هرچند این شکل درمان هنوز به صورت گسترده استفاده می شود، سایر رویکرد ها هم در دسترس است. در برخی نمونه ها، یک گروه از بیماران با هم ملاقات میکنند تا با مساعدت یک درمانگر در جهت حل مشکلات خود کار کنند ، در دیگر موارد، خانواده ها همچون یک واحد درمان می شوند. همانطور که در بیماری های جدّی روانی هست، درمان شکل های خفیف تر اضطراب و افسردگی پیش رفته است با معرّفی دارو های جدید، مانند پروزاک ، که به کم کردن نشانه های بیماری کمک می کند.
توان بخشی
رها ساختن تعداد زیادی از بیماران از حالت بیمارستان روانی، به هر صورت ، باعث مشکلات قابل توجّهی هم برای بیماران و هم برای اجتماعی که خانه جدید آنها می شود.
برای بیماران سابق روانی و درصد بزرگی از کسانی که در خانه های سالمندان زندگی می کنند و تسهیلات دیگری برای برآورده شدن احتیاجاتشان نیست، خدمات کافی اجتماعی اغلب خارج از دسترس هستند. بیشتر این بیماران به عنوان مبتلایان به اسکیزوفرنی تشخیص داده می شوند، و فقط ?? تا ?? درصد از بیماران اسکیزوفرنی که در اجتماع زندگی میکنند موفق می شوند به سطح متوسطی از سازگاری برسند. آنهایی که مراقبت دریافت میکنند ممکن است در برخی کشور ها در فواصل زمانی ، برای مشاوره مختصر و بازبینی دارویی در یک درمانگاه باشند.
پژوهــشبسیاری از علوم مختلف برای شناخت بهداشت و بیماری روانی هم بخشی و همکاری می کنند. در دهه های اخیر این علوم، روشن کردن فرایند های بنیادین زیست شناختی، روان شناختی، و اجتماعی را آغاز کرده اند، و کاربرد چنین دانشی را برای مشکلات سلامت روانی اصلاح کرده اند.
برخی از امیدبخش ترین سرمشق ها از پژوهش زیست شناختی نشأت گرفته است. به طور مثال، دانشمندان و متخصصین مغز که انتقال دهنده های عصبی مواد شیمیایی که پیام را از یک سلول عصبی به سلول عصبی دیگر حمل می کنند را مطالعه و بررسی می کنند، در شناخت کارکرد طبیعی و غیر طبیعی مغز کمک می کنند و در راه کشف روش های درمانی بهتر برای برخی شکل های بیماری روانی هستند. دیگر پژوهشگران سعی می کنند تا چگونگی رشد مغز را کشف کنند (آنها به طور مثال فراگرفته اند ، که حتی در بزرگسالان برخی سلول های عصبی بعد از آسیب دیدن تا اندازه ای دوباره به وجود می آیند) و چنین محققانی علاوه بر فهم عقب ماندگی ذهنی، شکل های غیر قابل درمان آسیب مغزی و دیگر موارد را هم مورد بررسی قرار می دهند.
پژوهش روان شناختی، مربوط به بهداشت روانی شامل مطالعه ادراک، پردازش اطلاعات ، تفکر، زبان، انگیزش، هیجان، توانایی ها، نگرش ها، شخصیت، و رفتار اجتماعی است. به طور مثال، پژوهشگران در حال مطالعه فشار روانی ( استرس) و چگونگی مقابله با آن هستند.
پژوهش در علوم اجتماعی متمرکز بر مشکلات افراد در بافت هایی همچون خانواده، محیط بی واسطه، و زمینه کاری است ، چنانچه به گستردگی در فرهنگ نیز هست. یک نمونه از چنین کاری، پژوهش همه گیر شناسی است ، که مطالعه وقوع الگوهای بیماری ، شامل بیماری روانی، در یک منطقه یا کشور می باشد

[ چهارشنبه 87/7/17 ] [ 12:54 عصر ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]

روشن است که نتیجه تلاش یک ساله یا نیم ساله دانش آموزان و دانشجویان در امتحانات پایانی مشخص می شود. اگرچه میزان مطلوبیت نحوه اجرای امتحانات یا اصولا این نوع ارزشیابی تحصیلی که اکنون در نظام آموزشی ما در حال اجراست یا اینکه تا چه حد در ارزیابی دقیق متعلمین موثر است خود تحقیقی مجزا و مفصل را می طلبد اما در این نوشته قرار است تا راه ها و عواملی را که می تواند در به دست آمدن یک امتحان موفق موثر باشد مورد بررسی و بازبینی قرار گیرد.
نظام های آموزشی دنیا در نحوه اجرای امتحانات یا به عبارت روشن تر نحوه ارزیابی تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان خود شیوه های گوناگونی را اجرا می کنند. شیوه هایی که متناسب با نظام آموزشی خود طراحی کرده اند. و البته در بسیاری از نظام های آموزشی ملاک نمره دهی و قبولی و مردودی با شیوه ارزیابی تحصیلی کشور ما متفاوت است .
هرچند در کنار مباحث راهبردی در تغییر یا بهبود ساختار آموزشی کشور موضوع شیوه ارزیابی تحصیلی هم همواره مورد توجه صاحب نظران آموزش وپرورش بوده اما به نظر می آید تا رسیدن به یک ساختار تازه و کم آسیب در ارزیابی تحصیلی فاصله زیادی داریم .
در نظام آموزشی کشور ما تمام متعلمین چه در حوزه آموزش و پرورش چه در دانشگاهها پس از گذراندن یک سال یا نیمسال تحصیلی خود را برای امتحانات پایانی اماده می کنند و پس از عبور از مرحله امتحانات پایانی کارنامه تلاش گذشته خود را در فاصله ارزش گذاری صفر تا بیست به دست می آورند. صرفنظر از نوع شیوه امتحانات و اشکالاتی که در نظام ارزیابی تحصیلی موجود وجود دارد عوامل متعددی در موفقیت یک امتحان تاثیر دارد.
در طرز تلقی فعلی در خصوص امتحان یک دانش آموز یا دانشجو این نگاه غلط وجود دارد که تنها کسی که می تواند در به دست آوردن یک کارنامه موفق امتحانی نقش داشته باشد خود ان کسی است که می خواهد مورد ارزیابی قرار گیرد. حال آنکه این تصور غلط باعث می شود تا بار روانی آزاردهنده ای متعلم را تا پای امتحان و پایان آزمون همراهی کند.
این یک اصل مسلم و روشن است که اگر دانش آموزی را بدون مراقبت و زمینه سازی لازم و همه جانبه برای انجام یک آزمون مهم مثل آزمون پایان سال تحصیلی به حال خود رها کنیم خواه ناخواه نوعی دغدغه یا اضطراب سراسر حالات و لحظات او را فرامی گیرد.
تصور کنید یک یا چند نفر که می خواهند در یک مسابقه ورزشی شرکت کنند را در میدانی دور از نگاه تماشگران و بدون داشتن مربی و سایر عوامل کمک کننده و موثر به مسابقه وادار کنیم . به طور طبیعی عامل مهم آموزش و تشویق را از روح این مسابقه یا پیکار ورزشی گرفته ایم و این خود نخستین عامل در افت انگیزه مسابقه دهندگان است تا جایی که امروزه برای تنبیه مسابقاتی که طرفین یا یکی از تیم ها دچار خطایی دور از شان میادین ورزشی شود آن مسابقه را به دور از نگاه تماشاگر انجام می دهند. گو اینکه حضور تماشاگر و از همه مهمتر اصل تشویق پایه سوم و محکم ایجاد انگیزه و در نهایت انجام یک مسابقه جذاب و موفق است .
در خصوص انجام یک امتحان آن هم به صورت گروهی که نوعی رقابت تحصیلی در آن جریان دارد نیز حال به همین شکل است . تماشاگرانی نیاز است تا با تشویق و مراقبت و هدایت بتوانند یک دانش آموز یا دانشجو را تا آخرین مرحله آزمون همراهی کنند.
اولین و موثرترین نتیجه چنین همراهی آگاهانه ای تقویت نیروهای انگیزشی متعلم در بکارگیری تمام قوای فکری و ذهنی او برای گذراندن یک آزمون موفق است .
اما در مورد اضطراب پیش از امتحان کلیدی ترین نکته برای مواجهه با چنین استرس و اضطرابی این است که دانش آموز یا دانشجو باور داشته باشد که اضطراب یک امر کاملا طبیعی است و مکانیسم روحی و جسمی افراد به گونه ای است که به هر تقدیر در معرض هجمه اضطراب قرار می گیرد. زیرا نقطه مقابل اضطراب بی تفاوتی یا بی انگیزگی است که این امر در مقایسه با اضطراب هایی که در مواقع بحرانی با اشخاص مواجه می شوند به مراتب تاثیر ناگوارتری بر روند رشد تحصیلی و شخصیتی فرد خواهد گذاشت . پس باور کنیم که اضطراب امری طبیعی است و افرادی با فیزیولوژی سالم و طبیعی دچار اضطراب می شوند اما نکته بر سر این است که این اضطراب به مراحل حاد و شدید نزدیک نشود. به عبارتی از حد نرمال و طبیعی خارج نشود.
برای دستیابی به چنین نتیجه ای توجه به مسائل زیر ضروری است .
از زمانی که به فکر نوشتن این یادداشت ها افتادم با مرور اجمالی بر روی چندین مقاله و کتاب معتبر در این زمینه سه توصیه عمده را در لابلای تمام متون رویت شده برای کاهش اضطراب یافتم :
1 ـ تغذیه
2 ـ ورزش
3 ـ آرامش وخواب کافی .
بدون شک رعایت هر کدام از این سه اصل مهم تاثیر بسزایی در کاهش فشار روانی پیش از امتحان خواهد داشت .
از این سه اصل اساسی که بگذریم در انجام یک امتحان موفق مثلث امتحان دهنده اولیا و برگزارکنندگان هرکدام با وظایفی جداگانه می توانند در برگزاری یک امتحان موفق نقش داشته باشند.
و بدون تردید نقش اصلی در کاهش این فرآیند برعهده همان کسی است که می خواهد امتحان دهد.
بنابر آنچه گذشت از جمله مهمترین اموری که باید خود شخص یا اشخاص امتحان دهنده برای انجام یک امتحان رعایت کنند عبارتند از :
1 ـ به یاد داشته باشید که هر امتحانی که با موفقیت انجام شد به این معناست که یک گام مهم در زندگی به سمت پیروزی برداشته شد.
2 ـ همواره سه اصل مهم را در ذهن خود مرور کنید و به آن سه اصل اعتقاد داشته باشید : هدف تلاش و امید .
3 ـ در دنیای درون خود کنکاش کنید و هر مانعی که شما را بی انگیزه می کند آنرا برطرف کنید .
4 ـ صبر و حوصله و پشتکار پله نخستین مطالعه است .
5 ـ همه عوامل اطراف مثل معلمان و خانواده در حکم تماشاگر بازی تو در میدان مطالعه اند و به یاد داشته باش که تو بازیکن اصلی این میدانی .
6 ـ ناآرام و مضطرب شروع به مطالعه نکنید . اضطراب بخشی از محفوظات را از ذهن پاک می کند .
7 ـ بدون میل و رغبت به سراغ مطالعه نروید . اگر احساس می کنید تمایلی به مطالعه ندارید برای رفع بی میلی و بی انگیزگی نهایت تلاش خود را به کار برید. و خود را تسلیم چنین وضعیتی نکنید.
8 ـ به یاد داشته باشید که همیشه شروع هر کاری با مشکلاتی مواجه است اما با تکرار و تمرین کار پیش رو خوشایند می شود.
9 ـ سپرده انبوهی از مطالب به شب امتحان برای یادگیری شیوه ای بسیار غلط است زیرا شب های امتحان باید به اندازه کافی استراحت کرد.
10 ـ آرامش روحی و روانی تاثیر زیادی در موفقیت شما دارد . لذا سعی کنید محیط آرام و به دور از تشنج و درگیری برای خود و خانواده و دوستان داشته باشید.
در کنار موارد یادشده دو اصل توکل به خداوند سبحان و یاریگر و اعتماد به نفس نیز به امتحان دهنده این امکان را می دهد که هم فشار روانی ناشی از امتحان را بکاهد و هم با آرامش و اطمینان از محفوظات و آموخته های خود در جهت تقویت قدرت پاسخگویی بهره ببرد.

راههای برطرف کردن اضطراب امتحان




  • نگرانی و تشویق دشمن اصلی موفقیت دانش آموزان هنگام امتحانات محسوب می شود چون این نگرانی انرژی برای فعالیت و تلاش را از انسان سلب می کند.
    البته وجود اندکی اضطراب سازنده ومثبت است اما اگر توان ذهنی فعالیت های مثبت و قدرت تصمیم گیری را از دانش آموزان بگیرد بی تردید باید برای آن در خانواده و مدرسه دلایلی جستجو کرد تا بتوان آن را از ریشه درمان کرد.
    چون اضطراب یک مساله ذاتی نیست بلکه شخص در ارتباط با محیط اطرافش به آن دچار می شود مثل اینکه اگر فرزندان در طول سال تحصیلی با نگرش غلط والدین کمال گرا به طور دائمی از نظر نوع استعداد میزان فعالیت و درجه موفقیت با افراد هم سن و سال خود مقایسه شوند و بدون در نظر گرفتن توانایی هایشان مورد سرزنش و سرکوفت قرار گیرند و یا اینکه آنها را بارها وبارها نسبت به فرا رسیدن زمان امتحان هشدار دهند و از گرفتن نمره کم بترسانند و یا حتی برای نمره بیست پاداشهای سنگین بگذارند به طور ناخواسته آنها را به سمت اضطراب امتحان سوق می دهند.
    والدین باید بدانند که در تربیت فرزندان مضطرب نقش مهم و اصلی را ایفا می کنند پس در درجه اول باید انتظارات خود را با سن هوش توانایی و مهارت های فرزندان تطبیق دهند. این کار موجب می شود تا آن ها فرزندانشان را با توانایی های دیگران مقایسه نکنند و به آنها بیاموزند که انجام هر کاری به نحو احسن مورد اهمیت قرار دارد والاکسب نتیجه چندان مهم نیست . به این وسیله به او می فهمانند که هم برای تلاشهایش ارزش قایل می شوند و هم سعی و کوشش را به عنوان بخشی از نتیجه محسوب می کنند که البته به آن رسیده اند. و هم اینکه به این وسیله اعتماد به نفس آنها را به نمره هایشان ارتباط نمی دهند.
    در مرحله بعد باید دانست رابطه صحیح والدین با فرزندان کمک موثری به تقویت خودباوری و عزت نفس آنان می کند تا فرزندان نسبت به تلاش و کوشش بیشتر خود برای انجام کار مطمئن شوند و به خود با ضعف و درماندگی نگاه نکنند چون در آن صورت نه تنها در برابر مسایل درسی بلکه در برابر مسائل زندگی نیز ناتوان خواهند ماند.
    دیگر اینکه اولیا می توانند با یادآوری توانایی های دانش آموزان و تشویق آنها هر چند در برابر کسب موفقیت های کوچک اعتماد به نفس آنان را تقویت کنند والا سخت گیری و فشار مضاعف مبتنی برخواندن درس و نادیده گرفتن توانایی های آنان یک روند بی فایده و فرسایشی است و هیچ کمکی به آنان نمی کند.
    همچنین به آنان بیاموزند که در ضمن داشتن روش صحیح مطالعه و برنامه ریزی منظم و موثر با حوصله و سروقت انجام دادن تکالیف درسی در کنار تلاش و کوشش باید نتیجه کارهای خود را به خداوند مربوط و در همه کارها به او تکیه کنند زیرا توکل یکی از اصول تصفیه باطن و تزکیه نفس است و در سوره تغابن آیه 13 آمده که « خدای یکتاست که جز او خدایی نیست و اهل ایمان تنها به خدا توکل می کنند » . اینگونه است که با دانستن مفهوم « الابذکرالله تطمئن القلوب » نتیجه کار را باید به خدا سپرد زیرا فکر کردن به نتیجه کار اضطراب را افزایش می دهد. در چنین شرایطی است که با وجود دو بال اعتماد به خود و تلاشها که همان اعتماد به نفس است و اعتماد به خدا که همان توکل است می توان بسیاری از پله های ترقی را طی کرد.
    البته در این راستا نقش و جایگاه معلمان و اولیای مدرسه نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که آنها هم در شناخت و هدایت استعدادها و بارور کردن خلاقیت ها بسیار تعیین کننده هستند و هم می توانند از راهکارهای مناسب جهت تامین آمادگی روانی چه هنگام برگزاری کلاس درس و چه در ایام امتحان استفاده کنند.
    معلمان موفق علاوه بر اینکه با بار علمی بسیار خوب مطالب درسی را به خوبی توضیح می دهند با جلوگیری از تهدید و ترس به تشویق دانش آموزان می پردازند چرا که می دانند تشویق در برابر تنبیه اثرگذار است و برای دانش آموزان آرامش روحی و روانی را به جای می گذارد.
    دیگر اینکه یک معلم دلسوز همیشه با ارائه نمونه سئوالات امتحانی و آشنا کردن دانش آموزان با چگونگی طرح سئوال و رفع ابهام وبرگزاری جلسه رفع اشکال به او می فهماند که هدف امتحان انتقام یا آزار روحی نیست بلکه صرفا برای ارزشیابی دانش آموزان برگزار می شود تا به بررسی میزان یادگیری و قدرت فهم آنهانسبت به کتب درسی بپردازند. وظیفه دیگر معلمان آن است که از قوانین رسمی و خشک و عوامل اجرایی برگزاری امتحان دوری و محیط مساعد و آرامی را ایجاد کنند تا از اضطراب امتحان کم نمایند چرا که وقتی معلمی فقط درس می دهد و به مسایل شخصیتی و رفتاری و روحی فراگیران بی توجه است نمی توان او را معلم موفقی خواند. در این صورت او تنها یک مدرس است .
    معلمان ماندگار و اثرگذار هرگز تنها به تدریس نمی پردازند بلکه در کنار آن به پرورش روح و روان و ساختن آینده فراگیران نیز اهمیت می دهند. دانش آموزی که در اثر برخورد غلط معلمانش دچار ضعف شخصیتی می شود و حتی نسبت به خود افکار انتقادی می گیرد و خود را کودن و ناتوان فرض می کند و در این اندیشه غوطه ور می شود که او بدترین و بی عرضه ترین شاگرد کلاس است دیگر به ندرت می تواند به خودباوری و اعتماد به نفس برسد.
    نکته پایانی اینکه خواب و استراحت کافی به موقع بیدار شدن و حضور به موقع در صحنه امتحان تغذیه مناسب اندکی تفریح و بازی حفظ محیط امن و سالم خانواده تهیه وسایل در حد امکان و حذف مهمانی های بی مورد نیز می تواند در آرامش و رسیدن به موفقیت دانش آموزان تاثیر بسزایی داشته باشد.
    فاطمه نوروززاده
    والدین باید با تلاش های کودک و نوجوان اهمیت بدهند نه به نتیجه کار زیرا اگر نتیجه گرا باشند دانش آموز مجبور می شود با اضطراب درس بخواند وبه نتیجه مطلوب هم نرسد
    معلمان موفق علاوه بر اینکه با بار علمی مناسب مطالب درسی را به خوبی برای دانش آموزان توضیح می دهند با جلوگیری از تهدید و ترس به تشویق دانش آموزان می پردازند
    توکل و سپردن کارها به خدا در کنار تلاش و کوشش کافی باعث کاهش اضطراب خواهد شد زیرا توکل و اعتماد به نفس دو رکن اصلی هر موفقیتی محسوب می شود

  • منبع:روزنامه جمهوری اسلامی 21/03/1386 صفحه مقالات


    [ چهارشنبه 87/2/18 ] [ 10:25 صبح ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]
    شادی چیست؟

    شادی چیست؟


    وقتی دالایی لاما جایزه صلح نوبل سال 1989 را دریافت کرد، یک خبرنگار از او پرسید: حالا بعد از این چه؟ می خواهید چه کار کنید؟ او لبخندی زد و گفت: انگار هر کاری که ما آدم ها انجام می دهیم، مثلا خانه یا ماشینی می خریم، غذایی می خوریم، دوستی پیدا می کنیم و حتی به جوایز بزرگی نائل می شویم، هرگز برایمان کافی نیست. ما آدم ها همیشه به دنبال بیشتر و بیشتریم، اما بیشترها لزوما بهتر نیستند. من فقط آرزو می کنم که خودم و همة آدم ها هر چه زودتر بفهمند که شادی و رضایت شان را نباید در بیرون از خودشان جست وجو کنند.
    به آسانی نمی توان شادی را تعریف کرد. شادی برای بعضی ها عاشق شدن یا بچه دار شدن است و برای بعضی دیگر، برنده شدن در قرعه کشی یا رفتن به دل طبیعت. تجربیات حسی در بالاترین حد خود، نوعی سرخوشی و لذت را به همراه دارند که لزوما زودگذر است و از زیاده روی در خوردن یا آمیزش جنسی جلوگیری می کند. با وجود این، روان شناسان با تکیه بر یافته های اخیر خود دربارة شادمانی، سعی دارند ویژگی های زودگذر و نیز پایدار این شرایط حسی ناشناخته را توصیف و علت آن را کشف کنند. شیلا پنچال، کارشناس روان شناسی مثبت و بنیانگذار
    Happiness First TM است و با سازمان ها و اشخاص مختلفی همکاری دارد. او در این خصوص می گوید: روان شناسان سه عامل را برای شادمانی شناسایی کرده اند: لذت بردن از زندگی، به کارگیری توانایی های فردی به طور بی وقفه، و درک آن چه برتر از ماست.
    برای مثال، وقتی غرق صحبت، کار یا تفریح هستیم، احساسی به نام جوشش به ما دست می دهد که مانع از خوشی و شادمانی می شود، ولی پس از مدتی جای خود را به احساس رضایت عمیقی می دهد که پایدارتر است. جوشش عاملی بسیار مؤثر در ایجاد حس شادی پایدار است.



     

                                                         پرخاشگری چیست؟


    روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.


    گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود.


    پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران ، بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است.


    این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا به اسباب بازی که می خواهند بازی کنند دست یابند. به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.


    پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد.مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرئت است نه پرخاشگر.


    تغییرات رشدی


    کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله ای می کنند یعنی رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود. کودکان گاهی اوقات به والدین و کودکان بزرگتر حمله ور می شوند، ولی این گونه پرخاشگری در مقایسه با پرخاشگری با همسالان، نسبتاً نادر است. کودکان همچنان که به سال های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می زنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد می شود. یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالباً خصمانه است و کمتر «وسیله ای» است. به این معنا که کودکان برای به دست آوردن هدف های وسیله ای کمتر مستقیماً از حربه های جسمانی استفاده می کنند؛ ولی وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می کنند بیشتر امکان دارد که با قصدی خصمانه این کار را کرده باشند.


    پرخاشگری لفظی، دست کم در سال های قبل از مدرسه افزایش می یابد.



    + راههای افزایش اعتماد بنفس

    چگونه اعتماد بنفس خود را افزایش دهید
    * آگاه باشید که ارزش شما به عنوان یک انسان بستگی به داشتن وزن ایده آل، زیرکترین و باهوشترین بودن، مشهوربودن، محبوب ترین بودن، سریع ترین بودن، بالاترین نمره و یا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترین بودن، خوش لباس ترین بودن، بهترین خانه و ماشین را داشتن و بهترین دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگی دارد.
    * توانایی ها، استعدادها و موفقیتهای خود را جشن بگیرید.
    * خود را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب گشته اید عفو کنید.
    * بروی نقاط ضعف خود تمرکز نکنید. هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.
    * با حقوق فردی خود آشنا شده و از آنها پیروی کنید.
    * از تحقیر و سرزنش خود دوری کرده و مثبت اندیشی را فرا گیرید.
    * خود را بر اساس یک سری استانداردهای منطقی و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهید.
    * یاد بگیرید که شما یک انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصمیم گیریهای زندگیتان میباشید.
    * بیاموزید که با پشتکار و سماجت قادر خواهید بود به موفقیت دست یابید.
    * بیاموزید که شما نیازی به تلاش بی وقفه برای کامل گشتن ندارید.
    * خودتان تعیین کننده مفهوم موفقیت باشید




    [ چهارشنبه 86/7/18 ] [ 10:50 صبح ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]

     

    به نام خدا

    سال تحصیلی جدید بر همکاران عزیز مبارک باد.


    [ چهارشنبه 86/7/4 ] [ 11:51 صبح ] [ پروین اعتصامی ] [ نظرات () ]


    .: Weblog Themes By themzha :.

    درباره وبلاگ

    به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
    امکانات وب


    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 12
    کل بازدیدها: 983782