سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 

مد

انسان، موجودی است کمال‌طلب و دوست دارد آن چه را موجب رسیدن او به کمال می‌شود ، به دست آورد. در این میان، جوانان نه تنها از این قاعده مستثنا نیستند ، بلکه ویژگی‌های جوانی نیز اقتضا می‌کند که بر این کمال‌طلبی، پافشاری بیشتری داشته باشد؛ زیرا جوان همواره به دنبال ایده‌آل‌ها، کمال مطلوب‌ها، جاودانگی، معنویت، زیبایی و ارزش‌هاست و در عین حال، روحیه‌ای تنوع‌طلب دارد و از حالت ثابت و ایستا، گریزان است. اگر این ویژگی‌های جوانی، با بینش صحیح از ارزش‌ها همراه شود ، دوره جوانی ، یک دوره بسیار بارور و پربرکت خواهد بود و اگر این بینش صحیح همراه با باورهای دینی نباشد، دوره جوانی یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های زندگی او خواهد بود و چه بسا تا مرز سقوط ، انحطاط و هلاکت کشیده شود.

خوشبختانه اسلام که کامل‌ترین و جامع‌ترین ادیان الهی است و همه نیازهای مربوط به کمال و شکوفایی انسان را در بر دارد، دینی است مترقی و احکام آن هماهنگ تغییراتی است که در زندگی بشر به وجود می‌آید و به عبارت دیگر، اسلام زمان و مکان و تاثیر آنها در زندگی بشر را در نظر دارد. از این‌رو، هیچ گاه یک مسلمان واقعی، انسانی تک بعدی و عقب افتاده از تحولات و پیشرفت‌های زمان خودش نیست. اسلام، همواره به هنر و آراستگی ارج می‌نهد و در عین حال، بر حفظ ارزش‌های اخلاقی و مسائل معنوی - که در رسیدن به کمال نقش اساسی دارند - تأکید می‌کند. بنابراین، اگر ما به اسلام واقعی معرفت پیدا کنیم، هیچ گاه تک بعدی نخواهیم بود؛ اما عدم آگاهی ما به دستورات اسلامی، موجب می‌شود که ما تلقی صحیحی از اسلام نداشته باشیم و گاهی اوقات، دچار تعارضاتی نیز بشویم.

کلید حل این تعارضات، شناخت بیشتر اسلام و التزام عملی به دستورات اسلام می‌باشد ، اسلام همان‌طور که انسان‌ها را دعوت به خودسازی و طهارت می‌کند ، به آراستگی ظاهر نیز توجه دارد؛ تا جایی که نظافت را نشانه ایمان می‌داند.

طبیعی است که آراستگی ظاهری در هر زمانی، متناسب با شرایط آن زمان و فرهنگ حاکم بر آن جامعه است. به همین دلیل اسلام، انسان‌ها را در نوع لباس پوشیدن یا رنگ لباس یا نوع آرایش، محدود نکرده است که مثلا فقط مثل عرب‌ها لباس بپوشید؛ بلکه آن چه مورد نظر است، اصل پوشش است و اگر عفاف انسان‌ها حفظ شود، مفسده‌ای به دنبال ندارد. بنابراین، نوع لباس یک جوان آسیایی و شرقی، با نوع لباس یک جوان غربی، متفاوت است؛ اما در عین حال، هر دو می‌تواند آراستگی مورد نظر اسلام را داشته باشند؛ به شرط این که با ارزش‌های الهی و سایر احکام و دستورات دین، منافات نداشته باشد. (مثلا مسلمانان مالزی و ایرانی در مراسم حج لباس های متفاوتی دارند که حدود در آن رعایت شده.)

 

به نظر می‌آید که در برداشت از آراستگی ظاهری و مدگرایی، اشتباه شده است. مدگرایی امری است غیر از آراستگی و زیبایی ظاهری؛البته ممکن است گاهی اوقات عملی یا هنری و یا طرز لباس پوشیدنی مد شود و منافاتی با ارزشهای دینی نداشته باشد اما همیشه این گونه نیست؛ زیرا مبنای کسانی که در پشت صحنه، مروج مدگرایی هستند، چیزی جز دنیاطلبی و کسب منافع نیست و برای آنها مهم نیست که آیا این چیزی که آنها به تبلیغ آن می‌پردازند، با ارزش‌ها و کمالات انسانی تعارضی دارد یا نه. بنابراین، یک انسان مؤمن که می‌خواهد ، پای‌بند به ارزش‌های الهی باشد، نباید تابع فرهنگ مدگرایی باشد؛ زیرا مروجین چنین فرهنگی، بیشتر اوقات پای‌بند به ارزش‌ها نیستند. علاوه بر این که مدگرایی، موجب چند بعدی شدن انسان نیز نمی‌شود؛ بلکه انسان، خود را آلت دست افرادی سودجو قرار داده است. چند بعدی شدن انسان، به این معناست که انسان از جنبه‌های مختلف علمی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی، رشد کند و از زمان خودش، عقب نماند؛ مثلا اگر روزی کامپیوتر و نهضت نرم‌افزاری حاکم بر همه فعالیت‌های انسان می‌شود، او نیز در حد توان خود و متناسب با رشته تحصیلی و نوع شغلی که دارد، با این تکنولوژی آشنا و از آن استفاده می‌کند و در سایر پیشرفت‌های علمی یا هنری نیز این گونه است.

یک انسان مؤمن که می‌خواهد ، پای‌بند به ارزش‌های الهی باشد، نباید تابع فرهنگ مدگرایی باشد؛ زیرا مروجین چنین فرهنگی، بیشتر اوقات پای‌بند به ارزش‌ها نیستند.

چند بعدی شدن انسان، این نیست که اگر یک ستاره سینما فلان رفتار را انجام داد، فردای آن روز همه افراد مثل او رفتار کنند. این تقلید کورکورانه است و نه تنها انسان را چند بعدی نمی‌کند، بلکه به انحطاط نیز می‌کشاند زیرا بسیاری از این به ظاهر ستاره‌های سینمایی یا ورزشی، یا تابع ارزش‌های الهی نیستند و یا حتی بر خلاف آنها حرکت می‌کنند بنابراین، چگونه می‌شود انسان هم پای‌بند به ارزش‌ها باشد و هم دنباله‌رو الگوهایی باشد که در جهت خلاف ارزش‌ها حرکت می‌کنند. بنابراین، چند بعدی شدن، مستلزم این است که ما الگوهایی را انتخاب کنیم که از هر جهت، شایستگی الگو بودن را داشته باشند و آنها جز ائمه‌علیهم‌السلام نیستند؛ زیرا آنها با اسلام ناب آشنا هستند و به تاثیر زمان و مکان و شرایط اجتماعی نیز آگاه بودند. از این رو، همراه با زمان حرکت می‌کردند و هیچ گاه از زمان خود عقب نبودند و به همین جهت، نوع لباسی که امام علی‌علیه‌السلام می‌پوشید، با نوع لباسی که امام صادق علیه‌السلام می‌پوشید، فرق داشت؛ یعنی آنها متناسب با زمان خود و با توجه به شرایط جامعه، لباس می‌پوشیدند و هر دو مطابق با احکام الهی رفتار می‌کردند. بنابراین، شما باید در همه ابعاد زندگی، پیشرفت داشته باشید و در وضعیت ظاهری هم همان طور که اسلام گفته، همواره آراسته باشید و از مد هم تا آن جا که با اسلام منافاتی ندارد، استفاده کنید؛ اما پیرو کورکورانه مد نباشید. علاوه بر این، راهکارهای عملی زیر را در رسیدن به مقصود دنبال کنید:

1. با مطالعه بیشتر در زمینه مسائل اعتقادی، اخلاقی و احکام دینی، با معیارهای مورد نظر اسلام و ارزش‌های آن آشنا شوید و آگاهی بیشتری کسب کنید.

2. از تقلید کورکورانه در رفتارهای اجتماعی و فردی، پرهیز کنید.

3. با افراد باشخصیت که از نظر علمی و معنوی، وضعیت مناسبی دارند ، معاشرت داشته باشید.

4. از معاشرت با افرادی که شئونات اسلامی را رعایت نمی‌کنند و در رفتارهای خود تابع معیارهای صحیحی نیستند، پرهیز کنید.

5. از کسب آگاهی‌های لازم در زمینه مسائل روز، پیشرفت‌های علمی، به ویژه آن چه مربوط به رشته تحصیلی شما می‌شود ، غفلت نکنید.

6. در آراستگی ظاهر و نوع لباس پوشیدن و آرایش ظاهری، هم نوع جنسیت خود را رعایت کنید و هم از افراط و تفریط‌ های وسواس‌گونه و وقت‌گیر، پرهیز کنید.

7. در همه شئونات زندگی، حد اعتدال را رعایت کنید؛ زیرا تعادی در رفتار هم از انحرافات و هم از یک بعدی شدن و هم از حرف بیهوده جلوگیری می‌کند.

8. در انجام فرایض دینی، مانند نماز اول وقت و پرهیز از گناه، جدی باشید.

9. علاوه بر معاشرت با افراد مناسب، الگوهای مناسبی در میان جوانان موفق پیدا کنید و با آنها رابطه درستی برقرار کنید.


[ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 9:50 صبح ] [ مژگان جهانبخشی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
امکانات وب


بازدید امروز: 652
بازدید دیروز: 82
کل بازدیدها: 991775