مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص)
| ||
جام جم آنلاین: ترس، حسی است که در همه آدمها وجود دارد و در بچهها با توجه به تواناییهای کمتری که در انطباق با محیط و مقابله با اتفاقها دارند، بیشتر است.
ترس با اضطراب تفاوت دارد. اضطراب ناشی از عاملی ناشناخته است، ولی عامل ترس مشخص است، مثل ترس از آب یا آتش. به دنبال هر ترسی، رفتارهای اجتنابی دیده میشود، مثلا بچهای که از آب میترسد، حاضر نیست به استخر برود و اگر به زور او را در آب بیندازند، دچار تپش قلب میشود. دکتر میترا حکیمشوشتری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جامجم میگوید: معمولا به دنبال ترس، علائم اضطرابی هم پدید میآید، ولی این دو پدیده با هم متفاوت است. دکتر حکیمشوشتری میگوید: در سنین مختلف، ترس طبیعی محسوب میشود و اگر وجود نداشته باشد، به معنای وجود مشکل است. مثلا بچه هشت ماهه باید غریبهها را از مراقبان اصلیاش بشناسد و اگر چنین باشد، یعنی رشد ذهنی خوبی دارد، ولی اگر تفاوتی بین افراد قائل نشود و در 9 ماهگی با دوری از مادر گریه نکند، ممکن است به شکل خفیف به اوتیسم مبتلا باشد. این ترس معمولا بین 18 ماهگی به حداکثر میرسد و تا 2.5 سالگی باید از بین برود.این روانپزشک کودک ادامه میدهد: کودکان در این سن و سال از «دالیبازی» لذت میبرند، چون احساس میکنند چیزی که نمیبینند، غیب شده و بعد که پیدا میشود، انگار شعبدهبازی انجام شده باشد و از این کار خوششان میآید. به گفته دکتر شوشتری، کودکان بعد از 2.5 سالگی درمییابند چیزی که نمیبینند، وجود دارد و فقط برای مدتی از جلوی چشمشان محو شده است. البته به شرط اینکه دلبستگی ایمن در کودک شکل گرفته باشد. دلبستگی ایمن بچه زیر یک سال نباید در رفع نیازهایش با هیچ تنشی مواجه شود و باید پدر و مادر و دیگر مراقبان به کوچکترین نیاز و خواستههای او (مانند آغوش گرفتن) پاسخ دهند تا حس کند، اولویت دارد و چون ارزشمند و دوستداشتنی است، تنها گذاشته نخواهدشد. دکتر حکیمشوشتری تاکید میکند: چنین کودکی وقتی مادر را نبیند کمی بیتابی میکند، اما بیقراری چندانی نشان نمیدهد، چون مطمئن است مادرش پیش او برمیگردد. در کودکانی که هنگام رفتن به مهدکودک یا مدرسه بیقراری و ناراحتی زیادی هنگام جدایی از والدین نشان میدهند، دلبستگی ایمن شکل نگرفته است. این عضو هیات علمی دانشگاه توضیح میدهد: با بزرگتر شدن کودک، ترسها هم بیشتر میشود. در سنین چهار تا پنج سالگی ترس از تاریکی و موجودات خیالی که ساخته قوه تخیلش است، در او شکل میگیرد. او میافزاید: یکی دیگر از این ترسها ترس از بیماری است؛ چه بیمارشدن خود و چه بیمار شدن دیگران. البته این ترسها نباید مکرر باشد و موجب اختلال عملکرد وی و اطرافیان شود. حول و حوش سه سالگی، بچهها حس میکنند بدنشان کیسهای پر از مواد است و مثلا وقتی دستشان میبرد، با دیدن چند قطره خون ممکن است فکر کنند، از بین میروند. این ترسها باید بتدریج کمتر شود، ولی اگر ترسهایی مانند ترس از ارتفاع، ترس از خون، رعد و برق و ترس از ابتلا به بیماریهای خاص در کودک پدیدار شد، غیرطبیعی محسوب میشود. ترس ارثی است ترسها جنبه ارثی دارد و باعث بروز تحریکپذیری در مورد محرکی میشود، ولی گاهی در بین فرزندان یک خانواده فقط یکی دچار ترس است، مثلا یکی از آنها از آب میترسد. دکتر شوشتری معتقد است عامل ایجاد این ترس، محیط است، مثلا ممکناست مربی کودک را در آب هل داده باشد، این یکی از غلطترین رفتارهاست و میتواند باعث شود دیگر هرگز در آب نرود و همیشه از آن بترسد. روانشناسان معتقدند الگوسازی هم در ایجاد ترس مهم است، مثلا مادری که از گربه میترسد، نباید توقع داشته باشد کودکش از این حیوان نترسد، حتی اگر سعی کند وحشت خود را نشان ندهد، بچه علائم غیرکلامی را درک میکند. گاهی بچهها از چیزهایی مثل سر و صدا و... میترسند، مثلا اگر عروسکشان که توقع ندارند صدایی از آن دربیاید ناگهان آواز بخواند، ممکن است یکدفعه آن را پرت کنند. گاهی ترس از سر و صدا و حتی وسایل الکترونیکی در کودک زیاد است. این ترس در بچههای کم سن طبیعی است، ولی در کودک بزرگتر طبیعی نیست و بهتر است کودک مورد مشاوره یک روانپزشک کودک قرار گیرد. بچههایی که از وسایل خانه میترسند در مورد کودکانی که از صدای وسایل الکترونیکی خانه مثل جاروبرقی، چرخ گوشت و... میترسند، باید حساسیتزدایی تدریجی انجام شود. گاهی میتوان برای از بین بردن این ترسها اقدامهایی انجام داد. دکتر شوشتری این راهکار را ارائه میکند: مثلا اگر کودک از جاروبرقی میترسد، میتوان یک جاروبرقی اسباببازی که صدای کمی دارد، برای او خرید و با بچه بازی کرد. به او بگویید بیا خانه عروسکها را جارو کنیم. بعد بگویید حالا بیا خانه را جارو کنیم، تو با جاروی خودت، من با جاروی خودم. هر یک ربع یکبار جارو را خاموش و کمی با کودک بازی کنید و دوباره کار را ادامه دهید. وی تاکید میکند: گاهی ترس در زمانی که کودک تفکر منطقی ندارد، در او شکل میگیرد و همزمانی وقوع دو پدیده را به حساب علت و معلول بودن آنها میگذارد. مثلا یک روز صدای رعد و برق را شنیده و همزمان تصویر ترسناک و عجیبی از تلویزیون دیده، بنابراین هر وقت صدای رعد و برق میشنود، میترسد. والدینی که کودک را میترسانند والدین نقش مهمی در ایجاد ترس در کودک دارند. پدر یا مادری که وقتی کودکش نمیخوابد به او میگوید: «اگر نخوابی مییان میبرنت!» تخم ترس را در وجود فرزندش میکارد و کودک با شنیدن هر صدایی فکر میکند آمدهاند او را ببرند یا مادری که مدام تهدید میکند اگر اذیت کنی ولت میکنم میرم، وقتی کودک را به مهدکودک میبرد با مقاومت و ناآرامی او مواجه میشود. چون این کودک میترسد مبادا مادرش او را بگذارد و برود و دیگر هیچوقت دنبالش نیاید. تاثیر چنین حرفهایی حتی از تنبیه فیزیکی بدتر است و آثار ماندگاری دارد. این روانپزشک میافزاید: مادرها و پدرها نباید فرزند خود را نگران کنند، گاهی مادرها وقتی میخواهند بیرون بروند برای اینکه اشک فرزندشان را نبینند، پنهانی از منزل خارج میشوند. در صورتی که باید از فرزندشان خداحافظی کنند چون در غیر این صورت او فکر میکند مادر ناگهان غیب میشود و هر لحظه اضطراب و ترس دارد که مبادا مادرش او را ترک کند. چطور بفهمیم ترس کودک طبیعی است اگر پدر و مادری با مراحل رشد آشنا باشند، میتوانند بفهمند ترسی که در فرزندشان وجود دارد طبیعی است یا نه. اضطراب جدایی در کودک دو ساله طبیعی است، ولی اگر بچه 12 سالهای هنوز میخواهد پیش مادرش بخوابد، غیرطبیعی است و چنین رفتاری در این سن از او انتظار نمیرود. دکتر شوشتری تاکید میکند: اگر ترسی غیرطبیعی در کودک خود مشاهده کردید، برای ماندگار نشدن آن حتما به یک روانشناس کودک مراجعه کنید. درمان این ترسها دارویی نیست، مگر اینکه با اضطراب شدید همراه باشد. [ سه شنبه 91/6/14 ] [ 5:11 عصر ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |