مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص)
| ||
اوایل سال گذشته بود که در شبکه اجتماعی فیس بوک صفحه ای به نام «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» ایجاد شد. نام و اثری از ایجادکنندگان صفحه وجود نداشت، ولی در جایی نوشته بودند: «کاری است از جوانان ایرانی گمنام، اما خلاق در سراسر دنیا و دیگر هیچ.» در مرامنامه خودشان هم نوشته بودند: «ما نه به سفارتخانههای خارجی وابسته هستیم و نه در پایگاه اشرف زندگی میکنیم. نه از اسرائیل و عربستان پول میگیریم و نه آمریکا برای ما امکانات فراهم کرده است.»
کلیپ پاسخ به توهین:
http://www.aparat.com/v/e3030a379a97f9ab081c3f39d5a0b33f216649
عصاره بسیاری از شبهاتی که در زمینه اسلام به گوش هر مسلمانی خورده بود را در طنزهایشان آوردند، جسارت کردند و با تمسخر نوشتند: «قال امام نقی: هیچ کس و هیچ چیز آنقدر مقدس نیست که نتوان با آن شوخی کرد.»
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران و به دنبال شکست تفکر مارکسیسم، قطب ایدئولوژیک دیگری با نام اسلام ناب محمدی در مقابل لیبرالیسم غرب سر برآورد. پس از به وجود آمدن این دوقطبی ایدئولوژیک، دنیای غرب (غرب ایدئولوژیک و نه غرب جغرافیایی) با شیوه های بسیار گوناگون به تقابل با تفکر اسلام راستین پرداخت تا مگر بتواند این ایدئولوژی را منزوی ساخته و از صحنه رقابت خارج کند و مانند دهه های پیش با کمترین مزاحمت به استعمار، ظلم و زیاده خواهی خود در سطح جهان ادامه دهد. اما به لطف خداوند روز به روز به طرفداران اندیشه اسلام راستین افزوده شد و اکنون می بینیم که این تفکر تقریبا بر تمام جهان اسلام حاکم شده است و مسلمانان در کشورهای مختلف اسلامی علیه ظلم و ستم قیام کرده اند.
هم اکنون دنیای غرب که سقوط یک به یک پایگاه هایش را در کشورهای اسلامی مشاهده می کند، خود را قربانی و زخم خورده این مکتب دانسته و تهاجم خود به این اعتقاد و اندیشه را گسترده تر از پیش ادامه می دهد.
دستگاه گسترده ناتوی فرهنگی که روزی کاریکاتورهای موهن پیامبر اکرم (ص) را در دانمارک کشید، اکنون کاری کم خرج تر و پر درآمدتر را پیش گرفته است و برای این دستگاه چه چیز بهتر از این که مسلمان ها! با ادبیات دینی خودشان، به اعتقادات خود توهین کرده و ارزش های آن را زیر سوال ببرند؟ و به راستی اگر کتاب آیات شیطانی نوشته فردی غیر مسلمان بود آیا از حیز انتفاع ساقط نمی شد؟!
جهان استکبار با تجربه به این نتیجه رسیده است که به عنوان راه حل مساله اسلام، باید به هر طریق که شده «ربناالله» و «استقاموا» را از هم جدا کند! چرا که اگر این دو با هم جمع شدند، دیگر نمی توان انسان را ترساند و به زیر یوغ ستم کشید.
از منظر دنیای غرب، مسلمانانی که اهل استقامت نیستند - مثلاً سران شیخ نشین های خاورمیانه - موجوداتی بشدت دوست داشتنی هستند! و از طرف دیگر کسانی که از ایدئولوژی اسلام بی بهره اند، ولی استقامت می ورزند – مثلاً ژاپنی های جنگ جهانی دوم – اگر چه گاهی شیطنت می کنند، ولی باز قابل تحمل هستند و می توان تادیبشان کرد! ولی مسلمان معتقد، بخصوص شیعه و ایرانی جماعت را باید کشت تا آدم شود، تازه کشته های اینها هم خطرهای خاص خودشان را دارند ...
لااقل به دو دلیل شیعیان مقدمند:
آری دنیای غرب به این نتیجه رسیده است که: الف: اعتقاد به ظهور منجی، کلید اتصال انقلاب ها و خیزش مردم ستمدیده دنیاست که در یک شب می تواند جهان استکبار را به زیر بکشد.(3)
(توهین به امام زمان (عج)، به زیر سوال بردن وجود ایشان و به تمسخر گرفتن غیبت و ظهور حضرت، با کنایه هایی نظیر «نقی موعود آمد» و «ظهور نقی»؛ در این راستا تفسیر می شود.)
خودشان در مرامنامه کمپین گفته اند: «ما اعضای کمپین به نقش بسیار مهم روشنفکران و دانشگاهیان در پیشبرد آرمانهای خود معتقدیم و نقش اصلی این روند را بر دوش دانشگاهیان میدانیم.» به راستی آیا جا ندارد از خودمان بپرسیم «در دانشگاه های ما چه خبر است که دشمن این گونه به دانشگاهیان ما امید بسته است؟» در مجموع آنچه اظهر من الشمس است، تمرکز ویژه دشمن بر روی جوانان ما است.
[ یکشنبه 91/3/7 ] [ 12:0 عصر ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |