هوش همواره موضوعی جالب و جذاب برای پژوهشگران بوده و هست. این که چرا برخی افراد باهوشترند و این هوش چگونه شکل میگیرد و از کجا میآید.
بر این اساس طی چند دهه انسانشناسان و محققان علوم پزشکی عوامل زاینده و فزاینده هوش آدمی را تحقیق و بررسی کردهاند. بنا به یافتهها بخشی از فرآیند شکلگیری هوش، ذاتی است و ریشههای ژنتیک دارد.
اما بخشی دیگر اکتسابی بوده و بر اثر فرآیند رشد بویژه در سالهای کودکی و نوجوانی شکل میگیرد.
فرآیند رشد ذهنی که با رشد جسمی همراه است، خود از عوامل متعدد دیگری نظیر تغذیه، پرورش ذهنی، آموزش، تعلم و تربیت، محیط اجتماعی، اقلیم، محل سکونت و ... تاثیر میگیرد.
امروزه دانشمندان میدانند حتی آب و هوا میتواند بر میزان هوش ساکنان یک منطقه جغرافیایی تاثیر بگذارد. حتما شنیدهاید که سرب موجود در هوای آلوده هوش بچهها را کم میکند یا میتواند بر سلامت سیستم عصبی مادر و جنین اثر نامطلوب بگذارد.
به هر ترتیب این که بخشی از فرآیند باهوششدن اکتسابی باشد، خبر خوبی است و البته یک فرصت بزرگ. محققان میپندارند توجه به پرورش ذهنی حتی در سنین بزرگسالی میتواند کفه ترازوی هوش را از بازوی ذاتی بودن به بازوی اکتسابیبودن سوق دهد.
مجموعه یافتههای متقدم و متاخر در این حوزه نیز میتواند در قالب توصیههایی به والدین ارائه شود که دوست دارند فرزندی باهوش داشته باشند. البته کیست که چنین آرزویی در سر نپروراند.
ـ بازیهای فکری، مغز کودک را تغذیه میکنند و هوش وی را پرورش میدهند. پرداختن به شطرنج، جدول اعداد، بازیهای گروهی و استراتژیک و... میتوانند ذهن کودک را تمرین دهند و دریچههای هوش و خلاقیت را پیشرویش باز کنند.
ـ به دانش مبتنی بر کنجکاوی، تحقیق و آزمون و خطا اهمیت بدهید. کودک از رفتار والدینش میآموزد و در صورتی که آنان را مشتاق یادگیری و علماندوزی و مشوق آن بیابند، امور ذهنی را برای خود به یک ارزش تبدیل میکنند.
ـ ورزش و تغذیه وی را فراموش نکنید. ورزشکردن متابولیسم بدنی کودک را فعال میسازد و اینکه میگویند عقل سالم در بدن سالم است در تحقیقات مفصل و جداگانهای اثبات شده است. تغذیه مناسب اصول و قواعدی دارد که باید آنها را آموخت و «زیاد بخور تا قوی شوی!» پنداری عوامانه و سطحینگر درباره تغذیه کودکان است. تغذیه کودک با شیر مادرش، خوردن صبحانه کامل بویژه در سن تحصیل، استفاده از مواد مغذی مانند خشکبار به صورت میانوعده، تنظیم کمی و کیفی وعدههای غذایی و... تنها بخشی از اصول تغذیهای برای کودکان هستند.
ـ فرزند را به پیگیری فعالیتهای هنری ترغیب کنید. بیدلیل نیست که هنر را شاخهای از ریاضی دانستهاند. در این میان موسیقی ارزشهایی شناختهشده برای پرورش هوش کودک دارد.
ـ بازیهای مجازی را به سمت بازیهای مجازی استراتژیک سوق دهید.
امروزه با وجود آسیبهایی که از پرداختن به بازیهای مجازی برای کودکان متصور است، بخشی از این سرگرمیها مطابق اصول پرورش ذهنی تولید و عرضه میشوند. از آنجا که جلوگیری از پرداختن کودکان و نوجوانان به بازیهای مجازی در عمل غیرممکن است میتوان در تهیه این نوع بازیها دقت بیشتری به خرج داد.
ـ مطالعه را تشویق کنید. کودکان و نوجوانان به کتابهای خوب احتیاج دارند نه صفحه حوادث روزنامهها. در انتخاب کتابها و منابع مطالعاتی به فرزندتان یاری دهید.
ـ از طرف دیگر بام نیفتید! توصیه آخر این است که درباره افزایش هوش به صورت مستقیم با کودک صحبت نکنید. این کار نوعی توقع آشکار از سوی والدین برای کودک ایجاد میکند که بالطبع مخرب است.
علاوه بر آن هیچگاه هوش کودک را تحقیر نکنید. کودکان حتی کلام توهینآمیز والدین را به عنوان حقیقت میپذیرند و در مواجهه با آن تسلیم میشوند.
برای ایجاد انگیزه، خودباوری را در فرزندانمان تقویت کنیم
خودباوری کودکان زمانی قوام پیدا میکند که آنها مورد اعتماد و احترام باشند، به حرفهایشان گوش داده شود و دیگران به توانایی آنان اعتقاد داشته باشند.
نکته: بازیهای فکری مغز کودک را تغذیه میکنند و هوش وی را پرورش میدهند. پرداختن به شطرنج، جدول اعداد بازیهای گروهی و استراتژیک و... میتوانند ذهن کودک را تمرین دهد و دریچههای هوش و خلاقیت را پیشرویش باز کند.
اگر کودکان هیچ ذهنیتی نداشته باشند که به چه فکر میکنند، چه چیزی را دوست دارند یا از چه چیزی خوششان نمیآید یا نقاط ضعف و قوتشان چیست، نمیتوانند خودشان را باور کنند. آنان باید درک روشنی از ماهیت وجودی خویش داشته باشند.
راه های تقویت خود باوری در کودکان
ـ علائق و مهارتهای تحصیلی و غیرتحصیلی را در کودک تشویق کنند.
ـ برای هرگونه پیشرفت او در هر زمینه، ارزش قائل شوند و به آن پاداش بدهند.
ـ کنجکاوی، خلاقیت و قدرت تخیل کودک را پرورش دهند.
ـ از کودک، رفتاری مسوولانه انتظار داشته باشند و در این زمینه نقش سرمشق را برای او ایفا کنند.
ـ تعهد به کیفیت یادگیری (در دانشآموزان) و خودپروری را به کودک نشان دهند.
ـ زمانی را برای سرگرمی و شادی کودک به همراه خانواده تعیین کنند.
ـ در موارد بروز اشتباه از جانب کودک، زیاد سختگیری نکنید.
ـ او را یاری کنید در مورد خودش احساس خوبی داشته باشد.
ـ به تمایلات و علایقش احترام بگذارید.
ـ درباره کاری که ممکن است بتواند یاد بگیرد و انجام دهد به او امید بدهید.
ـ به او کمک کنید تا نسبت به آینده خود احساس امنیت و خوشبینی کند.
ـ از انتقادهای آزارنده و مخرب نسبت به فرزند خود بپرهیزید.
چگونگی پرورش انگیزه در دانشآموزان
انگیزش ذاتی دانشآموزان به یادگیری میتواند در محیطی امن، اعتمادبخش و حمایتگرانه، پرورش یابد. زمانی که افراد در محیطی امن و مثبت قرار میگیرند و با دیگران روابط کیفی دارند، ترس از شکست و عدم امنیت به طور قابلملاحظهای کاهش مییابد.
انگیزش دانشآموزان در صورتی افزایش میِیابد که دریابند تکالیف یادگیری به طور مستقیم یا غیرمستقیم با نیازها، علایق و اهداف شخصی آنها مرتبط است.دانشآموزان از طریق یادگیری شرایط و فعالیتهایی برانگیخته میشوند که به آنها اجازه داده شود تا دست به انتخابهای شخصی بزنید و مقتضیات تکالیف را با ظرفیتهایشان هماهنگ سازند.
معلمان باید نحوه مرتبط شدن افکار با خلقیات و انگیزه را به دانشآموزان نشان دهند و ثابت کنند که دانشآموزان میتوانند افکاری را که بر انگیزه یادگیری آنها تاثیر میگذارد، کنترل کنند، چرا که اگر دانشآموزان نسبت به خود و یادگیریشان افکار و احساسات منفی نداشته باشند، برای یادگرفتن، با انگیزه میشوند.
از کارهای مهمی که معلم میتواند در کمک به دانشآموزان برای افزایش خودانگیزشی به کار گیرد، آموختن این مهم است که خود آنها فرآیند یادگیری و فعالیتهای ویژه یادگیری را ارزشمند تلقی کنند.
درک اهمیت، هدفگزینی برای دانشآموزان مهم است، چرا که انتخاب هدف موجب ایجاد انتظارات مثبت و دلایلی میشود که هرفرد برای کنترل زندگیاش میتواند از آن بهره بگیرد.
به دانشآموزان، برای به عهده گرفتن کنترل و هدایت راهی که میخواهند درپیش گیرند و آنچه که میخواهند انجام دهند، کمک کنید.
میتوان گفت کودکان موفق در مدرسه تحت تاثیر معلمهای کارآمد و همچنین خطمشیها، محیط، قواعد و مقررات مدرسه کارآمد قرار میگیرند. چنین مدرسههایی قادرند وضعیت دانشآموزان، معلمان و دیگر کارکنان مدرسه را بهبود بخشند.
منبع:سایت فکرنو