مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص)
| ||
خیلی ها یک عمر درس می خوانند که شغلی برای خودشان دست و پا کنند، تا بتوانند هم یک لقمه نان در بیاورند و هم از این شغل شان لذت ببرند و از بیکاری و علافی در بیایند. شغل برای خیلی ها از نان شب هم واجب تر است چون می خواهند با شغل شان زندگی کنند یعنی این شغل هم منبع درآمد (همان نان شب باشد)، هم باعث شادی و نشاط باشد و هم باعث احترام و عزت به نفس. اما خدا نکند که شغل شان برعکس از آب در بیاید یعنی خلاف همه این تصورها بشود و به جای آن که به آدم عزت و شخصیت و احترام و آرامش بدهد، خودش می شود دردسر ساز و هی استرس و اضطراب و نگرانی برایمان می آورد و آخرش به جای شادی و نشاط ما را افسرده می کند! اگر شما هم شاغل باشید، بعضی لحظات توی شغل تان احساس ناامیدی و افسردگی کرده اید. احساسی که به آن افسردگی شغلی می گویند
? این کار لعنتی! فرقی نمی کند شما مهندس باشید یا دکتر، یک کارگر باشید یا کارمند! فرقی نمی کند توی یک برج چند میلیاردی کار کنید یا توی یک ساختمان معمولی! فرقی نمی کند نویسنده جیم باشید یا نویسنده نیویورک تایمز! به هر حال در هر شغلی و با هر موقعیتی می توانید دچار افسردگی شغلی شوید. کم و زیاد دارد اما سوخت وسوز ندارد!! (از خودمان ضرب المثل در آوردیم) یعنی احساس ناراحتی تان می تواند کم و زیاد باشد، اما اگر بخواهید افسرده شوید می شوید. البته نوع شغل و مدل استخدام و میزان کارتان، بر میزان افسردگی شما تاثیرگذار است. شغل های سخت و طاقت فرسا معمولا بیشتر آدم را دچار افسردگی می کنند. وقتی مدل استخدامی شما موقت باشد فشار روانی بیشتری را تحمل می کنید تا زمانی که استخدام دائم شده باشید. اگر تمام وقت کار کنید فشار روانی بیشتری تحمل می کنید تا زمانی که نیمه وقت کار کنید و... شغل شما می تواند هم منبع خوشی و شادی شما باشد، هم ناخوشی و ناراحتی. یعنی می تواند به شما انرژی بدهد و روح تان را شاد کند و می تواند از آن طرف خودش بشود فشار روانی. روانشناسان معتقدند بعد از بحران های خانوادگی فشار روانی و افسردگی شغلی مهم ترین و بیشترین فشارهای روانی هستند که بر آدم ها وارد می شوند تا حدی که می توانند توان کاری ما را کم کنند و حتی دور از جان شما باعث مرگ زود هنگام مان بشوند. و آن وقت است که دوست دارید دور هر چه کار و شغل است خط بکشید، تا ساعتی آرام و راحت داشته باشید!
? شما افسرده هستید یا نه؟ اگر می خواهید متوجه شوید که شما در شغلی که دارید دچار افسردگی و فشار روانی هستید یا نه؟ می توانید جدول زیر را کامل کنید، چون این جدول به شما نشان می دهد که چه قدر درگیر فشارهای روانی شغل تان هستید؟ و تا چه میزان به افسردگی شغلی نزدیک شده اید. نشانه های افسردگی و فشار روانی بله/ خیر 1) آیا کاهشی در توانایی انجام کارتان می بینید؟ 2) آیا کندتر از معمول کار می کنید؟ 3) آیا به وعده هایتان توجه نمی کنید؟ 4) آیا برای ناتمام ماندن کارهایتان بهانه می آورید؟ 5) آیا بی دل و دماغ به نظر می رسید و تمرکز حواس ندارید؟ 6) آیا همه اش آشفته می شوید و تحریک پذیرید؟ 7) آیا رابطه تان با همکارانتان دچار مشکل شده است؟ 8) آیا مدام مریض می شوید یا خودتان را به مریضی می زنید؟ هر چه میزان «بله ها» در جدول بالا بیشتر باشد، نشان دهنده فشار بیشتر مغزتان روی روان تان است.
? کار خوب را تجربه کنید حالا اگر خوب فهمیده اید چه قدر باشغل تان درگیر هستید و چه قدر این شغل دارد روح و روان تان را فشار می دهد و نمی گذارد شما راحت زندگی کنید دلیل نمی شود استعفا بدهید و خودتان را از کار بیکار کنید، ما چند راهکار را پیشنهاد می کنیم تا بتوانید هم شاغل باشید و هم از فشارهای کاری تان کم کنید و حتی از شغل و کارتان لذت ببرید لذتی که هر جایی پیدا نمی شود!
? پیشنهاد اول: شما چه کاره اید اول از همه ببینید مسئولیت شما در این شغل چی هست؟ یعنی باید چه کارهایی را در چه زمانی انجام دهید؟ برای این کار باید کارهای خودتان را روی برگه پیاده کنید و آن ها را اولویت بندی کنید. یادتان باشد کارهای مهم و دشوار را با وقت خود طوری تنظیم کنید که جا نمانند کارها و طرح های بزرگ را به کارهای کوچک تقسیم کنید بعد به آن ها زمان بدهید برای هر کاری که در لیست تان اضافه می کنید یک زمان تقریبی انجام کار در نظر بگیرید و یک زمان پایان کار. یعنی دقیقا مشخص کنید این کار تقریبا چه قدر زمان می برد و تا چه روزی باید تمام شود. بهتر است برای هر کاری موانع آن را هم مشخص کنید مثلا اگر قرار است یک طرح بزرگ برای رئیس تان آماده کنید مهم ترین مانع شما برای آماده کردن آن را مشخص کنید تا بتوانید راه حلی برای آن پیدا کنید. برای این که بتوانید فشارهای روانی کار را بر روی خودتان کم کنید یا آن را کنترل کنید بهتر است به ترتیب فهرستی که تهیه کرده اید عمل کنید و وقتی یک کار تمام شد سراغ کار بعدی بروید.
? پیشنهاد دوم: تغییر در رابطه با همکاران منظور این نیست که فکر کنید با کی دوست باشید با کی نه! بلکه در محیط کار سعی کنید با همکاران خود روراست باشید اگر مشکلی پیش می آید در مورد آن حتما با همکارانتان صحبت کنید و با آن ها رابطه فعالی داشته باشید از آن ها کمک بگیرید و به آن ها کمک بدهید، مسئولیت ها را بین خودتان تقسیم کنید و سعی نکنید همه کارها را خودتان به تنهایی انجام دهید. البته باید مهارت نه گفتن را هم یاد بگیرید تا از شما سوءاستفاده نشود تا وقتی خودتان کلی کار دارید مسئولیت کارهای همکاران را به عهده نگیرید و راحت به آن ها نه بگویید. این در مورد رئیس تان هم صدق می کند. یعنی اگر می خواهید فشار روانی کمتری در محیط کار داشته باشید، هی به رئیس تان جهت خودشیرینی «چشم، چشم» نگویید چون جز استرس چیز دیگری برایتان ندارد.
? پیشنهاد سوم: به خودتان هم فکر کنید برای این که روان خوب و سالمی داشته باشید و بتوانید فشارهای روانی را بهتر کنترل و نابود کنید جسم سالم هم جزو الزامات است. یعنی به بهداشت جسمی خودتان توجه کنید تندرستی جسمی باعث می شود که تحمل فشار روانی در شما افزایش یابد. تغذیه خوب، خواب خوب و ورزش برای مراقبت از جسم کولاک می کند.
? پیشنهاد چهارم: آرامش را تمرین کنید برای این که آرامش داشته باشید و این ذهن به هم ریخته و خسته خودتان را آرام کنید پیاده روی کنید موسیقی آرام گوش بدهید برای خودتان ساعت هایی برای سرگرمی و بازی در نظر بگیرید و به دیدن کسانی که شما را دوست دارند و شما دوست شان دارید بروید و کمی از فشار کار و شغل بیایید بیرون. لطفا در این مورد از خودتان بی جنبه بازی در نیاورید! آرامش شما زمانی است که شما درست برنامه ریزی کرده باشید یعنی زمان استراحت برای خودتان در نظر گرفته باشید نه این که از صبح تا شب سر کار باشید بعد شب تا صبح هم به کارهای فردا فکر کنید. [ جمعه 91/1/18 ] [ 11:53 صبح ] [ آسیه عابدینی ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |