سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 
خشم

غضب یکی از غرایز انسانی است و بهره های فراوانی برای انسان دارد و در دفاع از هویت و باورها و فرهنگ او نقش مهمی ایفا می کند. 

 

سه گروه متفاوت

در واقع انسان ها را می توان در مورد این حالت نفسانی، به سه گروه تقسیم کرد:

دسته اول: انسان هایی که در هنگام غضب افراط می کنند و از حد و مرز ایمان بیرون می روند. این گونه اشخاص همواره گرفتار اعمال ناپسند خود هستند و بسا که پشیمانی هم سودی به حالشان نخواهد داشت.

دسته دوم: افرادی هستند که اساساً خشمگین نمی شوند و اصلا قوه غضبیه خود را به کار نمی گیرند و در جاهایی که حتی شرع و عقل هم برای آنان خشم را لازم دانسته است، به هیچ وجه حرکتی ندارند. اینان نه تنها عملی ناپسند انجام می دهند، بلکه از افراد عصبانی بدترند و افرادی بی غیرت و بی هویت تلقی می شوند.

دسته سوم: کسانی که براساس کمال وجودی خود هرگاه خشمگین شوند، از مرز اعتدال خارج نمی شوند. اینان با ایمان راسخ و اعتماد به نفسی که دارند، هنگام بروز حالت خشم بر وجودشان تسلط کامل دارند و تمام اعضا و جوارح آنان تحت فرمان عقل و ایمانشان قرار دارد.

خداوند متعال یکی از مهم ترین ویژگی های انسان های الهی و پارسا پیشه را کظم غیظ و عفو از مردم می شمارد و می فرماید:

«وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (آل عمران.134) ؛ مومنان در هنگام عصبانیت خشم خود را فرو می برند و ازخطای مردم در می گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.» «کظم» در لغت به معنی بستن سر مشکی است که از آب پر شده باشد و به طور کنایه در مورد کسانی که از خشم و غضب پر می شوند ولی از اعمال آن خودداری می نمایند، به کار می رود.

«غیظ» به معنی شدت غضب و حالت برافروختگی و هیجان فوق العاده روحی است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست می دهد. .

امام صادق علیه السّلام فرمود: «ای شیعیان آل محمّد، بدانید که هر کس هنگام خشم، خود را نگه ندارد و در مصاحبت و همنشینی و همراهی و همسایگی، برخوردِ پسندیده ای نداشته باشد از ما نیست»

حالت خشم و غضب از خطرناک ترین حالات انسان است و اگر جلوی آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگی و از دست دادن هر نوع کنترل اعصاب خودنمایی می کند و موجب می شود که بسیاری از جنایات و تصمیم های خطرناک از انسان صادر شود که انسان یک عمر باید کفاره و تاوان آن را بپردازد.

امام صادق علیه السّلام فرمود: «ای شیعیان آل محمّد، بدانید که هر کس هنگام خشم، خود را نگه ندارد و در مصاحبت و همنشینی و همراهی و همسایگی، برخوردِ پسندیده ای نداشته باشد از ما نیست.»

با دیدن سفارش های فراوانِ اولیا و انبیا و حکیمان و مصلحان اجتماع به عفو و گذشت، به طور طبیعی از خود می پرسم: چرا عفو، امری ارزشمند است؟ در پاسخ باید گفت: علت این ارزشمندی آن است که بازتاب های مثبت فراوانی در عرصه های فردی و اجتماعی دارد.

انسانِ بی گذشت، نه تنها آسایش زندگی از او و دیگران سلب می شود بلکه گرفتار بسیاری از گناهان و لغزش ها می شود که گاه تا ابد در آتش ندامت آن خواهد سوخت، از همین رو در روایات معصومین علیهم السّلام، عفو و مدارا، در ردیف ورع و تقوا ذکر شده که همانند سپری در برابر گناهان عمل کرده است؛ حتی فرموده اند که بدون عفو و مدارا، هیچ عمل نیکی به کمال خود نمی رسد.

قهر و جدایی دو مسلمان- که نتیجه بی گذشتی است- حتی مانع قبول شدن اعمال نیک دیگر نیز می شود، چنان که رسول خدا صلّی الله علیه و آله به ابوذر فرمود: «ای ابوذر، از جدایی و ترک برادرت بپرهیز که در این حال، عمل نیکی قبول نمی شود» .1

امام صادق علیه السّلام فرمود: «ای شیعیان آل محمّد، بدانید که هر کس هنگام خشم، خود را نگه ندارد و در مصاحبت و همنشینی و همراهی و همسایگی، برخوردِ پسندیده ای نداشته باشد از ما نیست»

نکته دوم در ارزشمندی عفو و گذشت این است که عفو، موجب تقویت اتحاد و همبستگی و ایجاد الفت و محبت میان افراد جامعه می شود. اسلام روا نمی دارد که دو فرد با ایمان- جز زمانی اندک- در قهر و جدایی به سر ببرند.

امام باقر علیه السّلام می فرماید: «هر گاه دو م?من، بیش از سه روز، پیوند خود را بگسلند، روز سوم از هر دوی آن ها بیزاری می جویم. عرض شد: این در مورد ستمگر است، اما مظلوم چه گناهی دارد؟ فرمود: چرا مظلوم، نزد ظالم نمی رود و به او نمی گوید: من ستم کردم (و مقصّر من بودم) تا صلح و آشتی برقرار شود؟».2

آنان که در زندگی اجتماعی خود، شیوه ای جز خشونت و دفع ندارند، از جرگه شیعیانِ واقعی خارجند.

امام صادق علیه السّلام فرمود: «ای شیعیان آل محمّد، بدانید که هر کس هنگام خشم، خود را نگه ندارد و در مصاحبت و همنشینی و همراهی و همسایگی، برخوردِ پسندیده ای نداشته باشد از ما نیست.»3

با توجه به نکته های فوق است که پی می بریم انسان عاقل و متعادل باید دیگران را عفو کند و از روحیه گذشت، برخوردار باشد .

 

پی نوشت ها :

1. وسائل الشیعه، ج8، ص587.

2. همان، ج8، ص586.

3. همان، ص402.

فرآوری: محمدی               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

 


[ جمعه 92/2/20 ] [ 6:35 صبح ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
امکانات وب


بازدید امروز: 84
بازدید دیروز: 71
کل بازدیدها: 984238