سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مشاوره نوین
هر کس مى خواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقواى الهى پیشه کند. حضرت محمدمصطفی (ص) 

دانشمندان می‌گویند افرادی با این علائم به یک عارضه عصب شناختی به نام سندرم ویزلسخت مبتلا هستند. در مورد اول که یک پیرمرد 67 ساله بود، وی مبتلا به نوروپاتی بود.

دانشمندان می‌گویند اعتیاد به شوخ طبعی و جوک گفتن می‌تواند نشانه یک بیماری ذهنی باشد.

ما تصور می‌کنیم حس شوخ طبعی یک موهبت الهی است که به ما کمک می‌کند راحت‌تر با دیگران ارتباط برقرار کنیم. با این حال، حقیقت تلخ این است که مزه پراکنی در برخی مواقع می‌تواند نشان دهنده یک بیماری ذهنی باشد.

به گزارش ساینس اینفو،متخصصان دانشگاه کالیفرنیا به تازگی مطالعات خود را در این زمینه منتشر کردند. آن‌ها در بررسی‌های خود به افرادی برخوردند که به "سندرم ویزلسخت" (Witzelsucht syndrome) مبتلا بودند. ویزلسخت در زبان آلمانی به معنای اعتیاد به شوخ طبعی است. این سندرم در حقیقت یک بیماری عصب شناختی است.

برای مثال، محققان مشاهده کردند یک پیرمرد 69 ساله عادت داشت در نیمه‌های شب همسر خود را از خواب بیدار کرده تا یک جوکی که به طور ناگهانی به ذهنش رسیده است را برای وی تعریف کند. این فرد برای 5 سال و به طور مداوم این عادت را تکرار می‌کرد تا اینکه همسرش از دست وی به ستوه آمد.

در عوض، این پیرمرد شروع به نوشتن جوک هایش در یک دفترچه کرد. پس از مدت کوتاهی وی 50 صفحه جوک نوشت و آن را در اختیار دانشمندان قرار داد. زمانی که او جوک هایش را می‌خواند به شدت می‌خندید. متاسفانه این مرد نمی‌توانست به جوک گفتن شبانه به همسرش پایان دهد.

در موردی دیگر، یک مرد 57 ساله از کار خود اخراج شد. دلیل اخراج او این بود که پیوسته در محیط کار می‌خندید. کار به جایی کشیده بود که وی حتی از حرف‌های خود نیز روده بر می‌شد. هر گونه اظهار نظر، سخن، انتقاد و حرف عادی در محیط کار برای این مرد خنده دار بود.

دانشمندان می‌گویند افرادی با این علائم به یک عارضه عصب شناختی به نام سندرم ویزلسخت مبتلا هستند. در مورد اول که یک پیرمرد 67 ساله بود، وی مبتلا به نوروپاتی بود. نوروپاتی به التهاب چندین عصب اطلاق می‌شود که می‌تواند به دلایل مختلف بروز کند. این پیرمرد 10 سال پیش به طور ناگهانی شاهد خونریزی مغزی شده بود و به تدریج رفتارش تغییر کرد.

سپس او به طور اعتیاد آوری روی به بازیافت مواد آورد. او هزاران سطل زباله را زیر و رو می‌کرد تا بتواند قوطی‌ها و سایر مواد قابل بازیافت را از میان آن‌ها جداسازی کند. پنج سال بعد وی به تدریج صاحب خلقیات جدیدی شد. او به جوک گفتن و شوخ طبعی معتاد شد و زندگی خود را به یک تراژدی تمام عیار تبدیل کرد.

دانشمندان می‌گویند این سندرم باعث مرگ این افراد نمی‌شود، اما نیازمند صبر اطرافیان است. این موارد به ویژه در کسانی که لوب پیشانی آن‌ها بخصوص سمت راست مغز آسیب دیده است، بروز می‌کند. این افراد به دلیل آسیب به بخش جلویی مغز توانایی تشخیص مناسبی برای فهمیدن طنز دارند. متاسفانه این افراد نمی‌توانند جلوی خنده‌های بلند و ناگهانی خود را بگیرند. برخی از این افراد به مرور به افسردگی‌های شدید مبتلا می‌شوند.

منبع: باشگاه خبرنگاران

 


[ شنبه 100/8/1 ] [ 7:51 صبح ] [ خداداد مؤذنی بیستگانی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به شوق صبح و سحر، شام تار هم خوب است برای گریه شدن آبشار هم خوب است تمام هفته خطا و غروب جمعه دعا کمی خجالت از این انتظار هم خوب است اگر چه لایق وصل تو نیستیم آقا ولی کشیدن ناز نگار هم خوب است گمان کنم که نمی بینمت، بگو غلط است امید دادن این بی قرار هم خوب است کسی به فکر شما نیست، همه خوبند ملال نیست دگر، کار و بار هم خوب است مرا ببند که من جای دیگری نروم برای عبد فراری حصار هم خوب است هوای شهر بد و گریه سخت و حال بد است کمی هوا وسط این غبار هم خوب است اگر نشد برسم من به پابوسی تو برای این دل من وصف یار هم خوب است برای اینکه به دست آورم دلت را من قسم به فاطمه داغدار هم خوب است مرا ببخش به دردت نخورد نوکریم که بخشش دل این شرمسار هم خوب است اگر که پای رکابت نشد شهید شوم برای کشتن ما زلف یار هم خوب است اگر اجل به وصالت مرا مجال نداد امید آمدنت بر مزار هم خوب است
امکانات وب


بازدید امروز: 20
بازدید دیروز: 71
کل بازدیدها: 984174